|
اگر به عناوین برخی رسانه ها و مطبوعات کشور در ماه های گذشته نگاه کنیم، همه از یک موضوع خبر می دهند: «کاهش سن...». این دو کلمه با عبارتی نظیر روسپی گری، استعمال دخانیات، بزهکاری، موادمخدر، استفاده از لوازم آرایشی، اعتیاد و... ادامه می یابد. ترکیب همان دوکلمه اول با هرکدام از این واژه ها، خبر از وضعیتی می دهد که زیر پوست هرکدام از شهرهای ما می گذرد.
خبرهایی که البته بارها از سوی متولیان دستگاه هایی که کم کاری آنان را برملا می کند، به طرفه العینی تکذیب می شود و دراین بین، محققان و صاحب نظرانی که دراین باره اظهارنظر می کنند نیز به «سیاه نمایی» متهم می شوند.
مثلاً برای خبر «کاهش سن استفاده از موادمخدر» ده ها دستگاه دولتی در اقدامی هماهنگ دست به کار انتشار بیانیه و تکذیبیه می شوند که اگر این هماهنگی را در امور دیگری داشتند، می توانستند پروژه های عظیم ملی، همچون سلامت روانی در داخل کشور را به نتیجه برسانند.
آمارهایی از این دست، در کشور ما، گاه به خبرهایی محرمانه تبدیل می شوند که گویی، انتشار آن ها امنیت ملی را هدف گرفته است. به همین جهت، دستگاه های کم کار یا سعی در پنهان کردن آن دارند یا درصورت انتشار از سوی مراجع مستقل، با تکذیبیه شدیدالحنی با آن ها برخورد می کنند و سرانجام، «حق شکایت» برای دستگاه مربوطه را نیز «محفوظ» می دانند تا آمارها ازاین پس، با هماهنگی دستگاه های مربوطه اعلام شود.
به نظر می رسد در هریک از این دستگاه ها، اداره ای برای مقابله احتمالی با آمارهای منتشرشده یا منتشرشونده، در حال انجام وظیفه است.
عنوان های زیر، در برخی رسانه های داخلی کشور دیده شده است:
- کاهش سن روسپیان، زنگ خطر برای مسئولین
- کاهش سن ترک تحصیل
- کاهش سن استفاده از لوازم آرایش به دبستان
- نگرانی ها از کاهش سن فحشا در ایران
- کاهش سن مصرف دخانیات
- کاهش سن ترک تحصیل به دوره راهنمایی
- کاهش سن کودکان کار
- و....
این موارد فقط تیتر یک خبر برای اطلاع رسانی نیست تا خواننده ای آن را بخواند و از موضوعی آگاهی حاصل کند؛ بلکه هشداری است که باید از مردم عادی تا رئیس، مدیرکل، وزیر، وکیل و سران سه قوه را به تأمل وادارد. آنان باید بیش از آنکه نگران اطلاع خارجی ها از این موضوع باشند، به فکر رفع معضلاتی باشند که این آمارها نه علت آنها که، تنها شاخص وضعیت هایی است که برخی از حوزه ها را مبتلا کرده است.
جالب است که بدانید، این عناوین، تنها درصورتی می توانند در رسانه های ملی نمود داشته باشند که منتسب به یکی از کشورهای اروپایی و امریکایی باشند. (موضوعی که نه تنها در آن کشورها جزو اسرار طبقه بندی شده نیست و با اداره و تکذیبیه وزارت خانه های دولتی سروکار ندارد، بلکه معمولاً از سوی مراکز تحقیقاتی وابسته به همان دستگاه ها نیز اعلام می شوند.)
با مشکلاتی مواجه هستند، که متاسفانه این مشکلات در برخی از موارد تبدیل به بحران های خانوادگی می گرد که آثار آن در معضلاتی همچون افزایش آمار طلاق در جامعه ، تنوع طلبی جنسی و.... قابل مشاهده می باشد . سیمرغ با هدف پیش گیری از ایجاد این گونه مشکلات و با احترام به حریم خانواده ، جهت افزایش دانایی زوجهای جوان و کمک به بهبود واستحکام روابط همسران اقدام به تهیه و ارائه مطلب زیر نموده است
زندگی زناشویی بعد از زایمان
مادر شدن یکی از ودیعه های الهی است که خداوند به زنان عطا کرده است. هنگامی که پس از 9 ماه بارداری، موعد زایمان فرا می رسد یکی از زیباترین پدیده های خلقت، یعنی تولد نوزاد به وقوع می پیوندد و پس از آن، دوران زیبای مادرشدن و شیردهی آغاز می شود...
طبیعتا دوران پس از زایمان و شیردهی، تجربه جدیدی برای پدر و مادر است. شرایط فیزیولوژیک این دوران باید مورد توجه قرار گیرد؛ چراکه به دلیل بی اعتنایی به این قضیه کم کم کانون خانواده به سردی می گراید. دوران پس از زایمان همراه با تغییرات فیزیکی و روانی خاصی است که به تغییراتی در میل و فعالیت جنسی منجر می شود.
عوامل موثر براین فرآیند عبارتند از:
درد حین رابطه زناشویی به خاطر بخیه های محل زایمان، ترس هایی که در مادران اول زا وجود دارد، خون ریزی های واژینال، سرگیجه، خشکی واژن، ترس از بیدار شدن کودک، ترس از صدمه دیدن و کاهش حس جنسی ارگان های حساس جنسی.
بسیاری از زنان شیرده در دوران پس از زایمان بیان می کنند که میل جنسی آنها در سطح بسیار پایینی است و خستگی، ضعف و درد ناشی از آمیزش از دلایل ذکرشده توسط آنهاست. در مقابل، بسیاری از زنان شیرده نیز بیان می کنند که بیشترین تحریک جنسی را پس از زایمان داشته اند و شروع زودتر فعالیت جنسی در زنانی که به طور فعال به کودک خود شیر می دهند، گزارش شده است.
تغییرهای رابطه زناشویی بعد از زایمان
پس از زایمان، اغلب اعضای دستگاه تناسلی طی 4 تا 6 هفته به حالت عادی برمی گردند. بخیه محل زایمان در زایمان طبیعی معمولا موجب نگرانی هایی در زن و همسر می شود. بهبود زخم معمولا 2 تا 4 هفته زمان می برد اما ممكن است زمان بیشتری طول بكشد تا نزدیكی راحت و بدون مشكل انجام پذیرد. اغلب به زنان توصیه می شود پیش از آغاز مجدد فعالیت های زناشویی، 4 تا 6 هفته صبر كنند و توصیه هایی در مورد به كارگیری روش موثر پیشگیری از بارداری، اغلب در همین هفته به زائو داده می شود. با وجود این بسیاری از زوج ها رابطه زناشویی خود را زودتر از این زمان و بین هفته های سوم و چهارم پس از زایمان، آغاز می كنند. آغاز زودهنگام فعالیت زناشویی در دوران پس از زایمان و پیش از توقف كامل خون ریزی می تواند منجر به بروز مشكلاتی برای مادر شود. بهترین توصیه برای زن و شوهر به تاخیرانداختن این عمل تا توقف جریان ترشحات پس از زایمان است.
در این حالت، زن از نظر روانی نیز آمادگی بیشتری كسب می كند و رابطه زناشویی با مشكلات كمتری همراه خواهد بود. زمان اعلام آمادگی برای شروع این فعالیت میان افراد مختلف، متفاوت است. بسیاری از زنان در هفته های اول این آمادگی را كسب می كنند؛ حال آنكه بسیاری دیگر آن را ترسناك و غیرمعمول می دانند. بسیاری از زنان برای كسب این آمادگی به 6 ماه وقت نیاز دارند. زوجین باید از زمان طولانی لازم برای سازگاری دوباره زن با فعالیت های زناشویی، آگاهی یابند.
اگر چنین آگاهی ای به والدین داده نشود زن ممكن است احساس بی كفایتی و گناه كند و مرد نیز در پایان هفته ششم پس از زایمان احساس كند که كنار گذاشته شده یا فراموش شده است. بنابراین آمیزش جنسی طی 3 ماهه سوم بارداری و پس از زایمان برای افراد مختلف، متفاوت است. اگرچه زن ممكن است در اوایل دوره پس از زایمان، از نظر فیزیولوژیك، توان لازم برای شروع آمیزش زناشویی را داشته باشد، ولی ممكن است آمادگی روانی لازم را نداشته باشد. این مساله باید توسط پزشك به صورت انفرادی مورد بررسی قرار گیرد. اغلب زنان از اینكه بلافاصله پس از آمادگی فیزیكی به رابطه آمیزشی برگردند، نگران هستند. در این مورد، باید آنها را تشویق كرد. بین زن ها افرادی وجود دارند كه ترجیح می دهند پرهیز آمیزشی درازمدت داشته باشند که وضع این افراد و دلایل شخصی شان باید مورد بررسی قرار گیرد.
علل كاهش فعالیت زناشویی پس از زایمان
رایج ترین دلایل كاهش فعالیت جنسی پس از زایمان عبارتند از:
درد هنگام رابطه زناشویی یا دیسپارونیا: درد موقع نزدیكی، ناشی از بخیه محل زایمان حتی در صورت التیام نیز می تواند موجب كاهش فعالیت جنسی زنان شود. در این مرحله یك معاینه واژینال برای بررسی ناراحتی های بدنی ضروری است و علل ترس و اضطراب زن را در مورد واژن مشخص می كند.
شیردهی: شیردهی موجب ایجاد دلبستگی بین مادر و نوزاد می شود اما زن و شوهر ممكن است نتوانند با نقش دوگانه سینه ها كنار بیایند و بسیاری از زنان، این ترشح شیر را زشت و خجالت آور تلقی كنند.
خستگی: بارداری و زایمان موجب خستگی فوق العاده زن می شود. كسب مسوولیت بیشتر و مراقبت كودك و شب بیداری ها نیز به این خستگی اضافه می كند. در این موارد معمولا خواب به رابطه زناشویی ترجیح داده می شود. اختصاص زمانی به این مسایل در اوایل روز و پیش از بروز خستگی ها می تواند در حل این مشكل مفید باشد.
افسردگی پس از زایمان: 10 درصد از مادران جوان دوره ای از افسردگی شدید را در اولین سال پس از زایمان تجربه می كنند. از دست دادن میل جنسی یكی از ویژگی های شاخص این بیماری است. این بیماران نیازمند حمایت و درمان كافی هستند. مشکلات جنسی در زنان افسرده شایع است و آنها تمایلی به شروع فعالیت جنسی در 6 ماه اول پس از زایمان ندارند.
مشكلات زنانگی: بسیاری از زنان كه روابط زناشویی را تنها به عنوان بهانه ای برای بچه دارشدن فرض كرده اند، دوره جنسی را پس از زایمان دیرتر آغاز خواهند كرد. این زنان ممكن است مسایل جنسی را تنها برای بچه دار شدن تحمل كرده باشند اما پس از زایمان، آن را غیرضروری تشخیص دهند.
5 نکته درباره شروع فعالیت زناشویی بعد از زایمان
1 فعالیت جنسی در هر 2 شیوه زایمان طبیعی و سزارین پس از توقف خون ریزی می تواند از سر گرفته شود ولی بهترین زمان 6 هفته بعد از زایمان است.
2 از آنجا که تولید استروژن توسط شیردهی مهار می شود، خشكی واژن ممكن است اتفاق بیفتد و به همین دلیل، بهتر است از ژل های مرطوب كننده استفاده شود.
3 باید حین رابطه زناشویی، فشار كمتری به سینه ها وارد شود و از وضعیت های مناسب استفاده شود.
4 زوجی که تازه پدر و مادر شدن را تجربه می کنند، در صورت مواجه شدن با مشکل در زمینه روابط زناشویی باید به مراکز مشاوره جنسی در کلینیک ها مراجعه و راهنمایی های لازم را دریافت کنند.
5 فقدان رابطه زناشویی در دوران پس از زایمان نباید زن و شوهر را سرد كند؛ بلكه آنها باید بیشتر به یكدیگر عشق بورزند و یك رابطه گرم و صمیمی به وجود آورند زیرا وقت و فرصت كافی برای مراحل فیزیكی ابراز علاقه و عشق به مرور پیش خواهد آمد. رابطه زناشویی بعد از زایمان ممكن است تا مدتی ناراحت كننده باشد ولی با حوصله و ملایمت همسر به تدریج به حالت طبیعی برمی گردد.
ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 22 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق,زناشویی,sms,اس ام اس,نویسندگی,سخنان بزرگان,love,سعادت,مطهری,چارلی چاپلین,طنز,شعر,ستاره,, :: 6:59 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی
دانشمندان به اين نتيجه رسيده اند كه «گپ زدن» با زنان جذاب اثر خوبي بر روحيه مردان مي گذارد زيرا سبب افزايش هورمون هايي مي شود كه در تندرستي مؤثر است.
پژوهشگران دريافته اند كه تنها حضور يك جنس مخالف كافي است تا ميزان هورمون هاي تستوسترون و كورتيزول را كه با شادابي مردان در پيوند نزديك است، افزايش دهد.
از سوي ديگر همنشيني با مردان ديگر اثر وارونه دارد و ميزان هر دو ماده را كاهش مي دهد.
پژوهشگران دانشگاه كاليفرنيا كه يافته هاي آن ها به تازگي منتشر شده، جستجوي خود را بر اين موضوع متمركز كردند كه دريابند آيا انسان تا چه ميزان مانند ديگر جانداران واكنش هايي كه با انگيزه هاي جفت خواهي در پيوند است نشان مي دهد.
اين پژوهش روي ۱۴۹ دانشجوي پسر بين ۱۵ تا ۲۴ ساله انجام شد و در آن از هفت دانشجوي دختر بين ۱۸ تا ۲۲ سال استفاده شده بود.
پس از يك ديدار كوتاه پنج دقيقه اي از مردان مورد آزمايش خواسته شد كه به ميزان جذابيت اين زنان نمره بين ۱ تا ۷ بدهند. ميانگين اين نمره ۵. ۸۳ بود.
نمونه آب دهان شركت كنندگان در اين پژوهش علمي كه در آغاز كار دهان خود را با مايع دهان شو شسته بودند پس از ۲۰ تا ۴۰ دقيقه ديدار آنها با زنان، مورد آزمايش قرار گرفت و دانشمندان دريافتند كه تنها با ۵ دقيقه گفت و شنود با يك زن جذاب ميزان تستوسترون مردان ۱۴ درصد افزايش يافته بود و كورتيزول، هورمون ضد استرس موجود در بدن آنها ۴۸ درصد.
همين ميزان نشست با مردان سبب كاهش به ترتيب دو درصد و هفت درصد اين هورمون ها شد.
پژوهش روي جانداران نيز همين نتيجه گيري را تأييد مي كند.
تستوسترون با ميل جنسي مردان و همچنين شادابي آنها پيوند تنگاتنگي دارد. اين هورمون ها همچنين سبب افزايش انرژي مي شوند.
هورمون كورتيزول نيز هوشياري را افزايش مي دهد و همزمان سبب آرامش اعصاب مي شود. گفته مي شود اين دو هورمون با هم حالتي به وجود مي آورند كه انسان حس مي كند زنده تر است.
دكتر جيمز روني و همكاران او كه اين پژوهش ها را سرپرستي كرده بودند، بر اين باورند كه اين افزايش هورموني بسيار مشابه مورد جانداران است.
دكتر لسلي نپ، يك انسان شناس متخصص زيست شناختي دانشگاه كمبريج مي گويد اين واكنش ها تكاملي است و در پيوند با جفت يابي است. او مي افزايد: همه اين ها بر مي گردد به مسئله سكس. ميزان بيشتر تستوسترون با افزايش فعاليت هاي جنسي در پيوند است، و از سوي ديگر كورتيزول كمك مي كند انرژي متمركز شود و انسان به كمك آن بتواند بر نگراني هاي خود فائق شود.
اوج ميزان تستوسترون در نخستين سال هاي دهه بيست سن آدمي است و پس از آن رو به كاهش مي گذارد. مردان متأهل يا كساني كه با شريكي زندگي مي كنند، داراي ميزان كمتري از هورمون تستوسترون هستند تا ديگر مرداني كه ازدواج نكرده اند.
يافته ها نشان مي دهد كه به محض اينكه مردي با زن جذابي روبه رو مي شود، مغز فرماني مي فرستد به غدد هيپوفيز ترشح كننده و ميزان تستوسترون را افزايش مي دهد.
ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 22 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق,زناشویی,sms,اس ام اس,نویسندگی,سخنان بزرگان,love,سعادت,مطهری,چارلی چاپلین,طنز,شعر,ستاره,, :: 6:59 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی
زندگی سرشار از خوشبختی به راحتی به دست نمی آید. زن و مرد برای به دست آوردن آن هر دو باید به یک اندازه وقت و انرژی بگذارند. در زیر توصیه هایی به هر دو آمده است.
یکدیگر را خوشحال کنید
زوج های خوشبخت برای خوشحال کردن هم، خود را وقف یکدیگر می کنند. هدف نهایی که همواره روی آن تمرکز می کنند خوشحال کردن یکدیگر است نه آنکه موجب ناراحتی یکدیگر شوند. این مسئله خیلی ساده به نظر می رسد اما در عمل ممکن است بسیار دشوار باشد. بنابراین سعی کنید فقط به مدت یک هفته به طورمرتب مراقب هر عملی که انجام می دهید یا هر حرفی که می زنید، باشید و از خودتان بپرسید: آیا عملی که می خواهم انجام دهم یا حرفی که می خواهم بزنم موجب خوشحالی همسرم خواهد شد یا اینکه او را ناراحت خواهد کرد؟
برای آنکه به نتیجه برسید، هریک از شما باید 2 لیست تهیه کنید؛ یک لیست در مورد کارهایی که موجب ناراحتی شما می شود و لیست دیگر برای نشان دادن کارهایی که دوست دارید همسرتان برای خوشحال کردن شما انجام دهد. سپس لیست هایتان را با یکدیگر عوض کنید، خواهید فهمید چه کارهایی را باید و نباید انجام می دادید.
آداب مسرت بخش عشق و دوستی را کاملا به جا آورید
آداب، عاداتی هستند که موجب ساختن یک رابطه و تقویت آن می شوند. در حقیقت حرکات ما بر احساساتمان تأثیر می گذارد. شما چطور؛ هنگام راهی کردن همسرتان سر کار و موقع بازگشتش به خانه چه آدابی را به جا می آورید؟در اینجا چند پیشنهاد در مورد آدابی که شما و همسرتان باید در باره آن فکر کنید، ارائه می دهیم:
- هرروز با ارسال نامه ای الکترونیک یا پیامک و یا گفتن سخنی دلنشین به یکدیگر ابراز محبت کنید.
- هر روز به یکدیگر زنگ بزنید (به ویژه برای شوهرها مهم است).
- نسبت به تولد یکدیگر اهمیت خاصی قائل شوید. به جای آنکه 2 روز مانده به تولد در تنگنا قرار بگیرید و در نهایت، هول هولکی چند شاخه گل برای همسرتان بخرید، جلوتر در فکر چیزی باشید که حقیقتا موجب شادی هر دوی شما خواهد شد.
- هر شب قبل از خواب، دو کلمه محبت آمیز به یکدیگر بگویید؛ هر روز یک تعریف جدید به کار ببرید.
- مهم است که دست کم هر دو هفته یک بار ساعاتی را برای شب نشینی دونفره و بیرون رفتن فقط به خودتان اختصاص دهید.
فضایی ایجاد کنید تا بتوانید حرفتان را صادقانه و آزادانه بیان کنید
هرگاه رابطه ای شما را بترساند و نتوانید احساسات و عقاید خود را ابراز کنید، در آن صورت آن رابطه نادرست است. زوج های خوشبخت بین خود احساس امنیت به وجود می آورند که به لطف آن می توانند بدون هیچ واهمه ای، از احساسات، مشکلات و ناکامی هایشان حرف بزنند. این آرامش خاطر پایه و اساسی را برای زن و مرد فراهم می آورد تا بر مبنای آن مشکلات و مسائلی که موجب ناراحتی آنان می شود را با یکدیگر حل و فصل کنند.
گاه پیش می آید که فردی با یک سری توقعات وارد رابطه ای می شود. اما اگر از توانایی برقراری ارتباط و مذاکره برخوردار نباشد، این امر منشأ کشمکش و درگیری بر سر قدرت خواهد بود که اغلب رابطه را به تباهی می کشاند.
در زمان مشکلات مهارت ارتباطی به کار ببرید
تکنیکی که هر زن و مردی باید اتخاذ کنند، «تکنیک گوش دادن_حرف زدن» نامیده می شود. درمیان اغلب زوج ها، یکی از زوجین حتی قبل از اینکه اجازه دهد طرف مقابل همه حرف هایش را در رابطه با مشکلش بزند، می خواهد راه حل ارائه دهد. «تکنیک گوش دادن_حرف زدن» از پیش در نظر دارد قبل از آنکه زن و مرد راه حلی ارائه دهد، هر یک از آنان بتوانند هر چه که برای گفتن دارند را بیان کنند. این امر به آنان اطمینان می دهد که طرف مقابل کاملا به همه حرف های آنان گوش داده است.«تکنیک گوش دادن- حرف زدن» اینگونه عمل می کند: یکی از آنان شیئی را میان دستانش می گیرد، این شیء نمادی از حق حرف زدن است که به نوبت در دستان طرفین قرار می گیرد تا زمانی که در دستان یکی از آنان قرار دارد فرد این حق را دارد تا همه حرف هایش را بزند. در این مدت طرف مقابل نمی تواند هیچ حرفی بزند جز آنکه حرف های همسرش را تکرار کند و یا شرح دهد، خصوصا آنکه نمی تواند حرف همسرش را قطع کند. سپس نمادی که نشان حق حرف زدن است در دستان طرف مقابل قرار می گیرد و همان عمل در مورد او نیز انجام می شود.
زمانی که زن و مرد این تکنیک را به کار گیرند، هر یک از آنان بدون آنکه حرفشان قطع شود و یا مورد پرخاش و انتقاد قرار گیرند، اطمینان دارند که حرف هایشان کاملا شنیده خواهد شد. زوجین تنها زمانی که به طور کامل حرف های یکدیگر را بشنوند، شروع به بررسی راه حل هایی که می توانند چاره ساز مشکل باشند، می کنند.
باید به طور مرتب به یکدیگر توجه نشان دهید نه آنکه از یکدیگر روی برگردانید
زمانی که همسرتان در خانه نشسته و شما از کنارش رد می شوید آیا می ایستید و کلمه ای محبت آمیز در گوشش زمزمه می کنید یا اینکه با خونسردی و بی تفاوتی از کنارش عبور می کنید؟ اینجاست که تفاوت بین توجه نشان دادن یا عکس آن، روی برگرداندن مشخص می شود.
تحقیقات انجام شده در زمینه ازدواج حاکی از آن است که زوج های خوشبخت هر فرصتی را برای همدلی با یکدیگر غنیمت می شمارند. آنها به دنبال راهی هستند تا از نظر احساسی به یکدیگر نزدیک شوند. نزدیک شدن به همسر بدان معناست که او در اولویت اولویت هایتان قرار دارد؛ یا به عبارتی اولویت شماره یک شماست.
جنبه مهم دیگر این وضعیت آن است که طرفین سعی می کنند به اتفاق هم دست به کاری بزنند که برای هر دو آنها شادی آور است؛ با یکدیگر به پیاده روی بروند، بعد از غذا با هم قهوه یا چای بنوشند، به اتفاق هم مطالعه کنند یا با هم موسیقی گوش دهند. این مثال ها، روش خوبی برای نزدیک شدن زن و شوهر به یکدیگر است.یکی از شیوه هایی که به شدت زن و مرد را به یکدیگر نزدیک می کند آن است که زمانی که همسرتان وارد اتاق می شود، با بلند شدن از جایتان نشان دهید که احترام زیادی برایش قائل هستید. فکر می کنید که این حرکت از مد افتاده و قدیمی است؟ مطمئنا بله اما کمک می کند تا به طرف مقابلتان احساس خیلی خاصی دهید.
در میان زوج هایی که از یکدیگر رویگردان هستند، صمیمیتی دیده نمی شود. همانطور که گفته اند، هر عمل نیکی، عمل نیک دیگری در پی دارد و هر عمل بدی، عمل بد دیگری به دنبال خواهد داشت.
ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 21 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق,زناشویی,sms,اس ام اس,نویسندگی,سخنان بزرگان,love,سعادت,مطهری,چارلی چاپلین,طنز,شعر,ستاره,, :: 10:26 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

به گزارش خبرگزاري فرانسه، روان شناسان مي گويند اگر 3 سال از آشنايي شما گذشته و هنوز نامزدتان پيشنهاد ازدواج به شما نداده يعني رابطه مناسبي نتوانسته ايد با هم برقرار کنيد و ازدواج شما دوامي نخواهد داشت. طبق مقاله اي که در Daily mail به چاپ رسيده براي آنکه يک ازدواج دوام داشته باشد بايد بين زمان آشنايي تا ازدواج حداقل 18 ماه و حداکثر 3 سال زمان گذشته باشد. قبل از 18 ماهگي افراد براساس نيازهاي جنسي و احساسات خود تصميم به ازدواج مي گيرند و درنتيجه ازدواج هايي که قبل از اين مدت آشنايي صورت مي گيرد کمتر دوام دايمي دارد. بعد از 3 سال نيز يا افراد تمايلي به با هم بودن ندارند يا پيشنهاد آنها از سر عادت کردن به هم است. ترس از پذيرش تعهد در افرادي که بيش از 3 سال از آشنايي شان گذشته معمولا دلايل متعددي چون طلاق والدين، ازدواج ناکام قبلي، ترس از دست دادن استقلال و... دارد.
ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 21 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق,زناشویی,sms,اس ام اس,نویسندگی,سخنان بزرگان,love,سعادت,مطهری,چارلی چاپلین,طنز,شعر,ستاره,, :: 9:49 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی
اگر این 18 ثانیه بتواند تا 68 ثانیه ادامه یابد دیگر کار تمام است و کل هستی به تکاپو می افتد تا برای فکر متمرکز شده یک راه حل پیدا کند.
اگر آرزوست برآورده اش کند و اگر سوال است برایش جوابی بیابد.
در نگاه اول شاید این عدد 68 ثانیه خیلی کم و ناچیز به نظر برسد.
68 ثانیه یعنی فقط یک دقیقه و هشت ثانیه و بسیاری از افراد می گویند که تمرکز به مدت 68 ثانیه هیچ کاری ندارد!؟
خب آیا شما هم همین طور فکر می کنید؟
بسیار عالی است! امتحان کنید.
خواهید دید که هنوز 18 ثانیه اول رد نشده فکرتان منحرف می شود.
ایده ای جدید بلافاصله از اعماق افکارتان ظاهر می شود و نجواگر درونی تان به سخن در می آْید که جدی نگیر و دست از این بازی ها بردار و به مسایل مهم تر زندگی بپرداز و ...
ما عادت کرده ایم و در حقیقت عادت داده شده ایم که بدون فکر و بر اساس عادت زندگی کنیم.
ما صبح از خواب بر می خیزیم بدون این که فقط 68 ثانیه برای کارهای روزانه وقت بگذاریم شروع می کنیم به خوردن صبحانه و سر کار رفتن.
بدون اینکه 68 ثانیه مستمر ناقابل برای ارزیابی کارهایمان وقت بگذاریم اسب سرکش ذهن را به این سو و آن سو می تازانیم تا ظهر شود و ناهاری بخوریم و استراحتی و بعد دوباره کار و سپس شب و دور هم جمع شدن و تلویزیون دیدن و بعد خوابیدن.
آرزو
هر ساعت 60 دقیقه است و شبانه روز شامل هزار و چهارصد و چهل دقیقه است اما ما خیلی مواقع در این 1440 دقیقه شبانه روزمان نمی توانیم 68 ثانیه روی یک موضوع خاص فکرمان را متمرکز کنیم!!
به راستی این فکر پر جست و خیز که نمی تواند 68 ثانیه آرام بگیرد به چه دردی می خورد؟!
فکر پریشان و ناآرام چیزی جز بی قراری و آشفتگی به همراه ندارد.
پیر و جوان و زن و مرد هم نمی شناسد.
فکری که نتواند آرام گیرد و چند لحظه ای روی موضوعی که صاحب فکر صلاح می داند متمرکز شود، مطمئناً به هنگام نیاز و بحران که تمرکز بیشتر لازم است، کارآیی ندارد و فلج می شود.
باید همین الان هر کاری که داریم زمین بگذاریم و به سراغ ذهن ناآرام خود برویم و 68 ثانیه آن را مهار کنیم.
68 ثانیه به شرایطی که الان در آن قرار داریم بیندیشیم.
68 ثانیه بعد به این که واقعا در زندگی چه می خواهیم فکر کنیم.
68 ثانیه بعد به خوشبختی های خودمان بیندیشیم و 68 ثانیه دیگر به این فکر کنیم که چقدر آرام می شویم وقتی روی مسائل زندگی خودمان با آرامش فکر می کنیم.
کاینات بیرون از بدن ما گوش به فرمان ماست تا هر چه را می خواهیم به او ابلاغ کنیم.
اما به یک شرط و آن این است که موقع دستور دادن این طرف و آن طرف نپریم.
68 ثانیه یک جا بایستیم و صریح و شفاف بگوییم چه می خواهیم.
آن وقت می بینی که می توانی ...
ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 21 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق,زناشویی,sms,اس ام اس,نویسندگی,سخنان بزرگان,love,سعادت,مطهری,چارلی چاپلین,طنز,شعر,ستاره,, :: 8:25 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی
براساس مطالعات انجام شده، در مغز انسان تغییرات زیادی در طول مراحل مختلف ازدواج رخ می دهد. این تغییرات در مغز به تغییرات در رفتار منجر می شود. فهمیدن این تغییرات رفتاری می تواند کلیدی برای ازدواجی موفق باشد. شواهد علمی جدید نشان می دهد که اگر زوج ها تغییرات مراحل زندگی زناشویی را درک نکنند، این موضوع متحمل می شود. علاوه بر این، چیزی که به راحتی می توان پیش بینی کرد، زمان وقوع «طلاق» است زیرا مغز انسان یک سری تغییرات فطری را طی زندگی مشترک مرور می کند. اگر زن و شوهری بتوانند این تغییرات فطری را درک و لمس کنند، روابط شان پایدار و شکوفا می شود اما اگر این کار را نکنند، زمزمه ی طلاق در زندگی آنان اجتناب ناپذیر است.
طبعاً زن و مرد متفاوت از یکدیگرند؛ پس چگونه می توانند زندگی سعادتمندی داشته باشند؟ آیا زندگی یک زوج صمیمی و گرم می تواند به جدایی کشیده شود؟
مرحله ی اول: عشق
وقتی زن و شوهر به اصطلاح از یکدیگر شناخت پیدا کردند و به هم علاقه مند شدند، مغزشان شروع به عاشق شدن می کند. در این مرحله، بدن ماده ای به نام «فرومونز» ترشح می کند؛ به طور نمونه وقتی زن و شوهری به هم نگاه می کنند، پیوند محکمی بین شان احساس می شود و حس می کنند یک روح در دو بدن هستند. هورمون دیگری به نام «اکسیدوزین» هم نقش مهمی ایفا می کند. «اکسیدوزین» هورمون اتصال نامیده می شود. این هورمون، شبیه هورمونی ست که پس از زایمان در بدن مادر تولید می شود و پیوند محکمی بین مادر و نوزاد تازه متولدشده ایجاد می کند.
همین طور، «اکسیدوزین» از توجه به رفتار ناخوشایند همسران جلوگیری می کند؛ درست مانند مادری که از گریه ی نیمه شب نوزادش یا از این که نوزادش با ناخن های کوچک اش او را چنگ می اندازد، عصبانی و دلگیر نمی شود اما این مرحله هم به اتمام رسیده و مرحله ی نوینی از رابطه ی بین زن و مرد آغاز می گردد.
مرحله ی دوم: آگاهی
در مرحله ی «آگاهی»، زن و شوهر هوشیار می شوند. آنان تصور می کنند به روشی ناسالم به یکدیگر نزدیک بوده اند و حالا از نظر روان شناختی باید جدا شوند؛ برای نمونه مرد تصمیم می گیرد که وقتی همسرش کاری را که از نظر او ناخوشایند است انجام می دهد، حرفی نزند و زن تصمیم می گیرد به جای رفتن به یک مهمانی، در خانه بماند؛ بدین طریق سعی می کنند یکدیگر را آزار دهند. پس از کشمکش های فراوان، سرانجام مرد متوجه می شود که حق با همسرش است و اگر زوج ها به قدر کافی با هم نباشند، رابطه ای ناکام ایجاد می شود. از سوی دیگر، زن می فهمد که حق با شوهرش است؛ اگر استقلال به اندازه ی کافی وجود نداشته باشد، رابطه به مشکل برمی خورد. وقتی طرفین خیلی از هم دور می شوند، رابطه ی خوشایندی که در ابتدای ازدواج شان داشتند، از بین خواهد رفت؛ از طرفی، وقتی زن و شوهر با هم بسیار صمیمی باشند، یکی از آنان اجازه نخواهد داد که دیگری به خودش برسد و زندگی زناشویی دوام نمی آورد.
مرحله ی سوم: سرخوردگی
مدتی یا حتی چند ماه و یا یک سال پس از ازدواج، هورمون ها و فعل و انفعالات مغز شروع به تغییر می کند. فکر که قسمتی از مغز است، به این سمت می رود که همسر دارای چه ضعف هایی ست. این مسأله زمانی به وجود می آید که زن و شوهر به سادگی از رفتار همسرشان آزرده خاطر می شوند. اگر زوجی در زمانی که در «مرحله ی عشق» قراردارند ازدواج کنند، در «مرحله ی سرخوردگی» دچار تردیدی جدی درباره ی انتخابی که کرده اند، می شوند. به یک نمایش خانوادگی دقت کنید: شوهری روی کاناپه لم داده و برنامه ی تلویزیونی مورد علاقه ی خود را تماشا می کند. زن به این دلیل که شوهرش در حال تماشای تلویزیون است و دیگر مانند گذشته او را مورد توجه و تحسین قرارنمی دهد، آزرده خاطر می گردد و احساس سرخوردگی می کند؛ به خصوص به خاطر این که شوهرش همچون سابق با او صحبت نمی کند. از طرف دیگر، شوهر هم خوشبخت نیست. او قادر به درک این که چرا همسرش درباره ی مسائل کوچک و جزئی، مدام از او انتقاد می کند، نمی باشد. با خود می اندیشد که «چیز دیگری وجود دارد که همسرش خواهان آن است؟» او حس می کند مشکلی وجود دارد اما نمی داند چگونه آن را حل کند. فعل و انفعالات مغز در طول مرحله ی عشق به تدریج تغییر کرده است. در این مرحله، زوج ها به راحتی به این فکر می افتند که مشکلی در ازدواج شان وجود دارد. «او آن کسی نیست که من با او ازدواج کردم.» اما باید به خاطر داشته باشند که این مرحله، طبیعی ست و این نومیدی به دلیل تغییرات شیمیایی در بدن و پیکره ی فرد است.
مرحله ی چهارم: کشمکش قدرت
زوجی که سرخوردگی را تجربه کرده اند، معمولاً به سمت مرحله ی «کشمکش قدرت» می روند؛ به منظور مبارزه با حس ناامیدی، همسران می کوشند زن یا شوهر خود را به مرحله ی عشق برگردانند اما بیهوده است. وقتی زن و شوهری راه های مختلف برای مجبورکردن دیگری به تغییر را امتحان کردند، مشکلات بیش تر می شود. پس از همه ی این موارد، ذهن زن و مرد، افکار و عمل و رفتار متفاوتی بروز می دهد؛ این رنج آورترین زمان در یک زندگی زناشویی ست اما زوج هایی که «کشمکش قدرت» را متوقف می کنند، باید توجه داشته باشند که تفاوت ذهن ما درحقیقت می تواند کلیدی برای ازدواج پایدار و کامیاب باشد. آنان باید به خاطر داشته باشند که همین اند که هستند. آنان دو روح در دو بدن هستند. پس از این که عشق ضعیف تر شد، احتمالاً شوهر استقلال بیش تری می خواهد و زن می خواهد با دوستان اش ارتباط بیش تری داشته باشد. یکی از دلایلی که زوج ها در طول زمان «کشمکش قدرت» از یکدیگر انتقاد می کنند، این است که مردان و زنان درباره ی استقلال در ازدواج عقاید متفاوتی دارند که بسیاری از ازدواج هایی که به طلاق ختم می شوند، به طور متوسط 7یا8سال دوام داشته اند. این همان موقعیتی ست که یکی از طرفین تلاش می کند تا همسر خود را تغییر دهد. طبیعت به ما اجازه ی بازگشت به عقب را نمی دهد. طبیعت پیش می رود و ما هم مجبوریم با آن پیش برویم. این مرحله ی جدیدی در زندگی زناشویی ست که زوج ها صبر می کنند اما برای این که به آن برسند، باید هوشیار و آگاه و دقیق باشند.
مرحله ی پنجم: ازدواج پایدار
اگر روش های ارتباط بین زن و شوهر با نوعی همیاری ایجاد شود، ازدواجی پایدار و متعادل حاصل می شود. «کشمکش قدرت» از بین می رود و رابطه ای تکامل یافته، زن و شوهر را به هم پیوند می دهد. آنان هم زمان می توانند رابطه ای صمیمی داشته باشند یا جدا باشند، این دلیل رابطه ای متعادل است. زوج ها با هم زندگی می کنند، نه به خاطر این که انسان هایی شبیه هم باشند، بلکه به این دلیل که تفاوت خوشبخت بودن را یاد گرفته اند.
راه کار اول: الگوی ایجاد و پرورش صمیمیت
یک زوج خوشبخت در یک ازدواج سعادتمند، کارهای معمولی را برای نزدیک شدن به یکدیگر انجام می دهند. مانند رفتن به مهمانی های خانوادگی، تلفنی صحبت کردن یا نامه فرستادن و... وقتی یکی از زوج ها در سفر باشد، این موارد مانند پایه های محکمی ست که زندگی زناشویی را پایدار نگه می دارد.
زوج ها باید مهربان باشند، هیچ کس بیش تر از زن یا شوهر، لایق لطف و ادب نیست؛ اشخاص بالغ می دانند که یک زندگی زناشویی موفق، به مهربانی طرفین بستگی دارد. زوج ها باید سعی کنند مسائل خود را به جای این که اجازه دهند اختلافات شان شدیدتر شود، حل کنند. به طور حتم، آنان هم عصبانی می شوند و بحث می کنند اما مطمئن هستند که عذرخواهی کرده و اختلافات شان را برطرف می نمایند.
راه کار دوم: توانایی جلوگیری از جدایی
زوج ها باید درک کنند مرد و زن به طور ذاتی متفاوتند. ممکن است وقتی مرد مشغول تماشای تلویزیون است، نخواهد کسی برنامه را عوض کند. زن به جای عصبانی شدن، باید درک کند که این برنامه برای او مهم است. ممکن است زن بخواهد درباره ی احساساتش صحبت کند، مرد باید متوجه باشد این برای خانم مهم است؛ پس باید وقت بگذارد و به او گوش دهد. زوج ها می توانند دوستان مختلفی داشته باشند. معمولاً زن، دوستان خود را دارد و شوهر هم دوستان خود را؛ برای هر دوی آنان قابل قبول است و آنان باید یکدیگر را در سرزنده نگه داشتن روابط دوستان خود تشویق کنند. شوهر باید توجه کند که اگرچه او بهترین دوست همسرش است، اما ممکن است بعضی احتیاجات عاطفی او در بین دوستان اش برآورده شود. زن هم باید شوهرش را درک کند و به همان اندازه به روابط دوستانه ی شوهرش احترام بگذارد. هرکدام باید زمان، جایگاه یا وظیفه ی همسر را قبول کند و به آن احترام بگذارد، این فعالیت ها برای زندگی زناشویی آنان، سعادتمندی و انرژی به ارمغان می آورد. دانستن این موضوع که احتمال تغییر احساسات در برابر یکدیگر در طول زمان وجود دارد، بسیار مهم است و این تغییر، طبیعی ست. فعل و انفعالات مغز، مسؤول این تغییر است و هیچ نکته ای در تلاش برای مبارزه با آن وجود ندارد
ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 21 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق,زناشویی,sms,اس ام اس,نویسندگی,سخنان بزرگان,love,سعادت,مطهری,چارلی چاپلین,طنز,شعر,ستاره,, :: 7:8 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی
اختلافات خواهر و برادرها اجتناب ناپذیر و متداول است. اختلاف خواهر و برادرها در شکل خفیف خود موجب آزردگی پدر و مادرها می شود. بگومگوی خواهر برادرها را می توان به سه گروه تقسیم کرد:
1- بگومگوهای مزاحم که وقتی بچه ها کسل یا ناراحتند روی می دهد: این بگومگوها پرسروصدا هستند و بی دلیل شروع می شوند، سریع تمام شده و معمولاً آسیب یا صدمه ای در پی ندارند.
2- بگومگوهای لفظی: این نوع بگومگوها شامل مخالفت های منطقی یا عقلی می باشند که به داد و فریاد و خشونت کشیده می شوند. در این نوع از اختلافات یکی از فرزندان حرفش را به زور به کرسی می نشاند.
3- بگومگوهای مخرب که حداقل یکی از طرفین صدمه فیزیکی یا عاطفی می بینند.
بحث های خواهر و برادرها و معمولاً نتیجه رقابت و چشم و هم چشمی است. با این حال خواهر و برادرها برای یکدیگر زمینه ساز انجام رفتارهای اجتماع پسند نیز هستند و نیازهای روانی یکدیگر را برآورده می نمایند. آنها با هم بازی می کنند و در غم و شادی یکدیگر شریکند و گاهی حکم پدر و مادر را برای خواهر و برادر کوچکتر خود دارند. یکی دیگر از عوامل اختلاف خواهر و برادر وجود تبعیض و آنان از سوی والدین است آنها انتظار دارند والدین به یک اندازه آنها را تشویق و تنبیه کنند. این در حالی است که والدین معمولاً به فرزند کوچک توجه بیشتری دارند و همین عامل زمینه ساز دعوا و اختلاف می گردد.
چه باید کرد؟
در مورد اختلاف خواهر و برادرها و دخالت والدین در آن نظراتی ارایه شده، عده ای معتقدند که دخالت والدین در مشاجره فرزندان باعث می شود در مورد مسئله ای که آگاهی ندارند اظهارنظر کنند. گروه دیگر می گویند بدون دخالت والدین کودک قوی تر برنده می شود و کودک دیگر احساس ناتوانی می کند. والدین باید فقط در مشاجرات شدیدی دخالت کنند که به خشونت فیزیکی، فحاشی یا از دست رفتن کنترل کودکان کشیده نشود. آنها باید از جانب داری کودکان پرهیز نمایند و دخالت هایشان در حل مشکل و تشویق کودکان به آشتی منجر شود.
نتیجه آن که مشاجره ها اجتناب ناپذیر است و لزومی ندارد والدین در هر مشاجره ای دخالت کنند.
توصیه به والدین: فرزندان خود را به خاطر مشاجره و دعوا با هم تنبیه بدنی نکنید.
در مشاجره فرزندان از دختر یا پسر طرفداری نکنید.
اختلاف و مشاجره فرزندان خود را در حضور دیگران مطرح نکنید.
میان فرزندان خود تفاوت قائل نباشید.
ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 21 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق,زناشویی,sms,اس ام اس,نویسندگی,سخنان بزرگان,love,سعادت,مطهری,چارلی چاپلین,طنز,شعر,ستاره,, :: 1:25 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی
دختران و پسرانی که به طریق غیر مشروع با فردی از جنس مخالف، رابطه دوستانه برقرار می کنند، ممکن است از جهات مختلف، آسیب ببینند. آسیب ها هرچند متوجه دختر و پسر است، اما دامنه و شدت آن درباره دختران بیش تر است. این آسیب ها عبارتند از :۱ـ آسیب روانی: گاهی دختری به پسری علاقه مند شده و حتی خود را در اختیار وی قرار می دهد، پس از بی وفایی پسر و ترک وی، به شدت دچار سرخوردگی گردیده و گاهی تا مرز افسردگی و بیماری های شدید روانی بیش می رود. نیز اعتماد چنین شخصی از جنس مخالف به خاطر بی وفایی های که در نتیجه آن ارتباط دیده ، سلب خواهد شد و در زندگی آینده نمی تواند متعادل باشد.
۲ـ آسیب های اجتماعی: دختری که در شهری کوچک با پسری ارتباط دارد و ارتباط آن آشکار می شود، چنین شخصی جایگاه و شخصیت اجتماعی خود را از دست می دهد , حتى اگر ازدواج کند، ممکن است( با توجه به فرهنگ خانواده پسر) از طرف همسر و خانواده شوهر سرزنش شود و به هر بهانه ای، روابط قبلی وی را به رخش می کشند. این پدیده می تواند تهدیدی برای نهاد خانواده در جامعه و افزایش میزان طلاق باشد.
۳ـ آسیب تربیتی: دختری که با پسر یا حتی پسرانی ارتباط دارد، جایگاه خود را به عنوان فردی شایسته برای تربیت، در ذهن اولیای خانه و مدرسه و حتى دوستانش از دست می دهد. چنین دختری از سیر تعلیم و تربیت عقب می ماند. یا برخی از راهکارهای تربیتی که پذیرا نمی گردد.
۴ـ آسیب معنوی: دختری که به صورت نامشروع با پسری رابطه دارد، با گناه و معصیت، از خداوند دور شده و از نظر اخلاقی نیز آسیب می بیند.
۵- ضعیف شدن حس اعتماد: دختران و پسرانی که بر اثر آشنایی در خیابان یا محیط های دیگر و ایجاد علاقه و دوستی بین آنها ، به ازدواج اقدام می کنند ، گاهی در زندگی آینده دچار بی اعتمادی می شوند ؛ زیرا با خود می گویند همسر او که به راحتی با او دوست شده و با او ارتباط برقرار کرده است ، آیا امکان ندارد که قبلا با دیگری نیز دوست شده باشد؟ این فکر همیشه برای زوجین آزار دهنده است و در روابط و تصمیم های زندگی نیز خود را به صورت های مختلف نمایان می سازد.حتی اگر به ازدواج ختم نشود ، چون خود با این مسئله مواجه بوده است ، احتمال می دهد که شاید همسر او نیز با شخص دیگر پیش از ازدواج رابطه داشته است.
این مسئله در سطح کلان نیز ، به حس اعتماد اجتماعی نیز آسیب می رساند. در جامعه ای که روابط پنهان دختران و پسران گسترده باشد ، برای کسی که می خواهد ازدواج نماید و با دختر پاک زندگی مشترک را آغاز کند ، همیشه این دغدغه را در وجود دارد که آیا این دختر با شخص دیگر پیش از او رابطه نداشته است ؟
بر طبق آمارها طلاق نیز در ازدواج های خیابانی زیاد صورت می گیرد. کسانی که به راحتی دوست می شوند و ازدواج می کنند و بی آنکه از ارزش و اهمیت بنیان خانواده آگاه شوند ، آن را به راحتی ترک می کنند.
علاوه بر این گاهی اتفاق می افتد که دختر و پسری در اثر این گونه ارتباط ها ، علاقه مند به هم می شوند ، اما به دلایل متعدد این ارتباط ها به ازدواج ختم نمی شود . چنین افرادی حتی پس از ازدواج نیز عشق و علاقه دوست خیابانی را در دل دارند و به طور طبیعی نمی توانند وظایف خود را به عنوان یک همسر در درون خانواده به انجام برسانند.
ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 21 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق,زناشویی,sms,اس ام اس,نویسندگی,سخنان بزرگان,love,سعادت,مطهری,چارلی چاپلین,طنز,شعر,ستاره,, :: 1:21 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی
یک کودک ابتدا در یک خانواده متولد می شود و پس از آن عضوی از جامعه و اجتماع می شود.وقتی که شخصی در جامعه زندگی می کند، زندگی کردن به صورت هماهنگ و همراه با دیگر افراد جامعه، در نظرش مهم و با ارزش تلقی می شود و اگر قرار باشد که زندگی مسالمت آمیزی داشته باشد، باید قوانین مشخصی باشد که در جای خود مورد نیاز است؛ وجود این قوانین کمک می کند تا نوع رفتارها و اعمالی که باعث شکل گیری یک زندگی صلح آمیز می شود، مشخص شود. بنابراین افراد خانواده و به خصوص فرزندان باید مورد تشویق و دلگرمی قرار گیرند. در این بین این سؤال مطرح می شود که ما چگونه می توانیم یاد بگیریم رفتارهایی داشته باشیم که مورد پسند و قبول دیگران واقع شود؟ موردی که الان به آن اشاره شد یکی از مهم ترین موارد برای زندگی کردن در اجتماع است اما مهم تر از آن، آموزش این قبیل از موارد به ما توسط خانواده هایمان و از طریق شیوه های سنتی است.به نظر شما ارزش های خانواده دقیقا چه چیزهایی است و چه مواردی را شامل می شود؟
ارزش های خانواده مواردی از قبیل اجتماع، اخلاق و معنویات و همچنین اعمال و رفتار است که باید به صورت منظم و مستمر افراد یک خانواده از میان صحبت ها و اعمال و رفتار یکدیگر، از وجود این ارزش ها اطلاع پیدا کنند و از آنها بهره مند شوند.در این مقاله فهرستی از ارزش های خانواده را ارائه می کنیم و هر یک از موارد ارائه شده را به بحث می گذاریم. در ادامه، اطلاعات و جزئیات بیشتری از این لیست به دست خواهید آورد.
در ارزش های خانواده موارد و نمونه هایی وجود دارند که بسیاری از آنها از فرهنگ ها و تمدن های مختلف نشأت گرفته و کاملا هم طبیعی است. در فرهنگ های مختلف، اهمیت ارزش های خانواده نیز متفاوت است اما ریشه و اساس اغلب این ارزش ها حتی در سراسر دنیا یکسان است زیرا مواردی که در بنیاد و اساس شان وجود دارد خیلی ابتدایی و شامل مواردی است مانند اینکه چگونه فرد بهتری باشیم و بتوانیم خود را به راحتی با جامعه وفق دهیم. در زیر یک فهرست کلی و مهم از ارزش های خانواده به شما عزیزان ارائه می شود که اغلب ارزش های مهم و اساسی زندگی را بیان می دارد:
عشق و احترام
با محبت کردن و احترام گذاشتن به یکدیگر، بسیاری از موانع و مشکلات موجود در روابط حل می شود و این دو ویژگی فقط برای اعضای خانواده نیست بلکه برای سطوح وابسته به اجتماع نیز مفید و کارگر است. عشق و احترام به شما این امکان را می دهد که یک انسان واقعی باشید، مردم را بپذیرید و همیشه این احساس را داشته باشید که با اجتماع و افراد جامعه پیوند خورده اید و در این صورت است که به معنای واقعی کلمه عضوی از جامعه خواهید شد و به یاد داشته باشید که این مورد یکی از مهم ترین ارزش های خانواده است و باید حتما به فرزندان نیز آموزش داده شود.
برقراری ارتباط
ایجاد ارتباط، بسیاری از مشکلات را در هر رابطه ای حل خواهد کرد و شما را متوجه روابط سالمی که در اصل وجود ندارد، سوء تفاهم ها و همچنین بقیه احساسات منفی تان می کند. بهبود و توسعه توانایی برای صحبت کردن و برقراری ارتباط با دیگران، از جمله مشکلاتی است که شما با آنها مواجه اید. بنابراین شما می توانید هدف تان که برقراری یک رابطه بهتر است را در پیش بگیرید و بدانید که برقراری ارتباط با دیگران نیز یکی دیگر از ارزش های مهم خانواده است.
حساسیت، درک یکدیگر و یکدلی
تا جایی که امکان دارد و برایتان مقدور است، دیگران را درک کنید و نسبت به خواسته ها و نیاز های آنها حساس باشید و در غم و اندوه دیگران شریک و باعث دلگرمی آنها شوید زیرا انجام کارهایی ازاین قبیل باعث می شود که شما به یک انسان خوب و نمونه تبدیل شوید. شخصی که طبیعتا در خانواده چشم به جهان گشوده و در جامعه نیز رشد یافته است نمی تواند به عنوان یک موجود تنها در جامعه زندگی کند، زیرا لذت زندگی با افراد جامعه را چشیده و همراه با آنها زندگی خوبی داشته و نمی تواند بدون وجود آنها و تنهایی زندگی کند زیرا آن شخص نیز نسبت به احتیاجات و خواسته های دیگران حساس خواهد شد و نیازهای دیگران در نظرش مهم جلوه خواهند کرد. بنابراین وجود این ویژگی ها و خصایص برای زندگی در اجتماع، جزو ارزش های مهم به حساب می آید.
سهیم و شریک
خودخواهی و خودشیفته بودن از ویژگی ها و خصوصیات اخلاقی بدی هستند که خواه ناخواه شما را از اینکه یک انسان خوب باشید، دور نگه می دارند. امکانات و تجهیزاتی را که در اختیار دارید حتی الامکان با دیگران سهیم شوید زیرا این خصیصه فقط برای اینکه انسان خوبی باشید، نیست بلکه به یک شخص این اجازه و امکان را می دهد تا به خوبی جای خود را در اجتماع و در میان مردم باز کند و این مورد نیز از ارزش های مهم خانواده است که باید به فرزندان نیز آموخته شود.
تحمل و بردباری
درست است که همه ما انسان هستیم و خلقت مان با دیگران تفاوتی ندارد اما از جنبه های مختلفی مانند افکار و اعمال با یکدیگر متفاوتیم و در بسیاری از موارد نیز تفاوت های فاحشی با هم داریم. در واقع هر شخصی برای خودش افکار و عقاید خاصی دارد که ممکن است از نظر ما یا دیگران قابل قبول نباشد اما در حقیقت این موارد کاملا شخصی است و ما نمی توانیم دخالتی در آنها داشته باشیم یا عقیده شخصی مان را در آنها دخیل کنیم. علاوه بر این، هر فرهنگ و تمدنی روی رفتارهای هر فردی تأثیر گذار است و هر فرهنگی می تواند یک شخص با خصایص، عادات و ارزش های مختلفی به وجود آورد. فردی که به عنوان عضوی از جامعه است و در اجتماع زندگی می کند، نیاز دارد که با استفاده از فرهنگ و تمدنی که در جامعه و کشورش وجود دارد، کیفیت اعمال و رفتارش را بالاتر ببرد؛ نه به این معنا که همه افراد با فرهنگ های گوناگون را تحمل کند بلکه فرهنگ آنها را بپذیرد و موارد مفید و خوب آنها را در زندگی اش به کار بندد. تحمل و بردباری نیز یکی از مظاهر مهم و تأثیر گذار روی زندگی و جامعه است و از ارزش های مهم خانواده به شمار می رود و در برقراری ارتباط با دیگران در جامعه نیز بسیار نقش کلیدی و مهمی را ایفا می کند.
صداقت و امانت
باخودتان و به خصوص با دیگران صادق و روراست باشید زیرا وجود این ویژگی به شما این امکان را می دهد که به عنوان یک شخص بااعتبار و بی نقص در خانواده و جامعه حضور داشته باشید و آثار و نتایج این خصیصه را در کار و عادت هایتان خواهید دید و مطمئن باشید که در زندگی و شخصیت تان اثر بسزایی دارد. وجود این ویژگی به صورت اتوماتیک و خودکار به شما این امکان را می دهد که در اجتماع قابل احترام و تقدیر و سپاسگزاری باشید و در این صورت است که شما در وجود تان احساس غرور و سربلندی خواهید کرد.
سخت کار کردن
در حقیقت هیچ جانشین و بدلی برای سخت کار کردن وجود ندارد و وقتی که ارزش ها کم کم به فرزندان فهمانده و آموزش داده شود، آنها باید بدانند که هیچ چیزی آسان به دست نمی آید و برای اینکه به هر چیزی در زندگی دست پیدا کرده و موفقیتی کسب کنند، باید سخت کار کنند. آموختن سریع و هر چه زودتر این خصیصه امکان بسیاری از کارها را برای شما به وجود می آورد و سبب می شود که سریع تر به خواسته ها و آرزوهایتان در زندگی، دست یابید و به فردی تبدیل شوید که به عنوان الگو و نمونه ای ممتاز، سرلوحه افراد دیگر قرار گیرید و دیگران برای انجام کارهایشان به دنبال شما بیایند و از شما راهنمایی بخواهند.
گذشت و بخشش
توانایی گذشت و بخشیدن دیگران، خصوصا افرادی که به گونه ای به شما صدمه یا آسیبی وارد کرده اند، از جمله خصوصیات و ویژگی هایی است که به ندرت در افراد دیده می شود و فقط تعداد کمی از افراد وجود دارند که می توانند این خصیصه را در وجود خود و دیگران توسعه و گسترش دهند اما با این حال نیز این ویژگی بسیار مهم و حائز اهمیت است. بخشش و گذشت باعث می شود که شما تمامی نکات منفی و احساسات بد را از وجودتان پاک کنید و اگر بیشتر به این خصیصه دقت داشته باشید، متوجه خواهید شد که این ویژگی به شما کمک می کند تا از شر همه دردها و غم و غصه ها خلاص شوید و بارسنگینی را از دوش خود بردارید.
انعطاف و سازگاری
اگر انواع مختلفی از اشخاص با یکدیگر در یک جامعه زندگی می کنند که قطعا همین طور است، پیوندی در بین آنها وجود دارد که گاهی اوقات درگیری و کشمکش نیز در آن دیده می شود. در این مواقع منعطف باشید، آنها را درک کنید، سمج و سرسخت نباشید و در عوض به صورت کاملا آزاد و داوطلبانه به آنها کمک کنید تا آن افراد بهتر خودشان را با جامعه وفق داده و سازگار کنند.
مواردی که در بالا ذکر شد، یک فهرست یا لیست مختصر و کوتاهی از ارزش های خانواده بود که امیدواریم به شما عزیزان کمک کند تا با دید بازتر و منطقی تری به آنها نگاه کنید و بیندیشید. این ویژگی ها و خصایص تقریبا ذاتی و غریزی هستند که هر فردی می تواند آنها را گسترش و توسعه دهد زیرا همه ما عضو یک خانواده هستیم. والدین و معلمان نیز می توانند این ارزش ها را گسترش و آموزش دهند و فرزندان و شاگردانشان را به صورت منحصر به فرد بار بیاورند.
ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 21 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق,زناشویی,sms,اس ام اس,نویسندگی,سخنان بزرگان,love,سعادت,مطهری,چارلی چاپلین,طنز,شعر,ستاره,, :: 9:26 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی
|
من نشانی از تو ندارم اما نشانی ام را برای تو می نویسم:
درعصرهای انتظار،
به حوالی بی کسی قدم بگذار !
خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو !
کلبه ی غریبی ام را پیدا کن ،
... ... کناربیدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهای رنگی ام !
درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو !
حریر غمش را کنار بزن ! مرا می یابی... :(
تبادل لینک هوشمند  ابتدا ما را با عنوان زندگی همراه عشق و آدرس 2nyabaeshg.mahtarin.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر بنویسید.
|