|
منقول است از حضرت امام جعفرصادق (ع) كه :
خواب ديدن اول ماه ، باطل است
دوم و سوم ، برعكس بود
چهارم و پنجم ، به تأخير افتد
ششم و هفتم و هشتم و نهم ، آنچه را بيند، راست بود
دهم و يازدهم و دوازدهم ، به تأخير افتد
سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم ، نه خير باشد و نه شر ، باطل است
شانزدهم و هفدهم ، به تأخير افتد
هجدهم و نوزدهم ، درست باشد
بيستم و بيست و يكم ، دروغ باشد
بيست و دوم و بيست وسوم ، فرح و شادي باشد
بيست و چهارم و بيست و پنجم ، برعكس باشد
بيست و ششم و بيست و هفتم نيز برعكس باشد
بيست و هشتم ، درست باشد
بيست و نهم و سي ام ، راست باشد.

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 13 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق,زناشویی,sms,اس ام اس,نویسندگی,سخنان بزرگان,love,سعادت,مطهری,چارلی چاپلین,طنز,شعر,ستاره,, :: 6:33 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی
مردي خري ديد به گل در نشسته و صاحب خر از بيرون كشيدن آن درمانده.
مساعدت را (براي كمك كردن) دست در دُم خر زده قُوَت كرد (زور زد). دُم از جاي كنده آمد. فغان از صاحب خر برخاست كه "تاوان بده"!
مرد به قصد فرار به كوچه يي دويد، بن بست يافت. خود را به خانه يي درافگند. زني آنجا كنار حوض خانه چيزي مي شست و بار حمل داشت (حامله بود). از آن هياهو و آواز در بترسيد، بار بگذاشت (سِقط كرد). خانه خدا (صاحبِ خانه) نيز با صاحب خر هم آواز شد.
مردِ گريزان بر بام خانه دويد. راهي نيافت، از بام به كوچه يي فروجست كه در آن طبيبي خانه داشت. مگر جواني پدر بيمارش را به انتظار نوبت در سايهء ديوار خوابانده بود؛ مرد بر آن پير بيمار فرود آمد، چنان كه بيمار در جاي بمُرد. پدر مُرده نيز به خانه خداي و صاحب خر پيوست!
مَرد، همچنان گريزان، در سر پيچ كوچه با يهودي رهگذر سينه به سينه شد و بر زمينش افگند. پاره چوبي در چشم يهودي رفت و كورش كرد. او نيز نالان و خونريزان به جمع متعاقبان پيوست!
مرد گريزان، به ستوه از اين همه، خود را به خانهء قاضي افگند كه "دخيلم! . مگر قاضي در آن ساعت با زن شاكيه خلوت كرده بود. . چون رازش فاش ديد، چارهء رسوايي را در جانبداري از او يافت و چون از حال و حكايت او آگاه شد، مدعيان را به درون خواند.
نخست از يهودي پرسيد. گفت: اين مسلمان يك چشم مرا نابينا كرده است. قصاص طلب مي كنم.
قاضي گفت: "دَيتِ مسلمان بر يهودي نيمه بيش نيست. بايد آن چشم ديگرت را نيز نابينا كند تا بتوان از او يك چشم بركند! و چون يهودي سود خود را در انصراف از شكايت ديد، به پنجاه دينار جريمه محكومش كرد!
جوانِ پدر مرده را پيش خواند. گفت: "اين مرد از بام بلند بر پدر بيمار من افتاد، هلاكش كرده است. به طلب قصاص او آمده ام.
قاضي گفت: "پدرت بيمار بوده است، و ارزش حيات بيمار نيمي از ارزش شخص سالم است. حكم عادلانه اين است كه پدر او را زير همان ديوار بنشانيم و تو بر او فرودآيي، چنان كه يك نيمهء جانش را بستاني! و جوانك را نيز كه صلاح در گذشت ديده بود، به تأديهء سي دينار جريمهء شكايت بي مورد محكوم كرد!
چون نوبت به شوي آن زن رسيد كه از وحشت بار افكنده بود، گفت: "قصاص شرعاً هنگامي جايز است كه راهِ جبران مافات بسته باشد. حالي مي توان آن زن را به حلال در فراش (عقد ازدواج) اين مرد كرد تا كودكِ از دست رفته را جبران كند. طلاق را آماده باش! مردك فغان برآورد و با قاضي جدال مي كرد كه ناگاه صاحب خر برخاست و به جانب در دويد.
قاضي آواز داد: "هي! بايست كه اكنون نوبت توست!
صاحب خر همچنان كه مي دود فرياد كرد: مرا شكايتي نيست. محكم كاري را، به آوردن مرداني مي روم كه شهادت دهند خر مرا از كره گي دُم نبوده است.
ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 13 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق,زناشویی,sms,اس ام اس,نویسندگی,سخنان بزرگان,love,سعادت,مطهری,چارلی چاپلین,طنز,شعر,ستاره,, :: 6:24 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی
هر انسانی نیاز به امنیت روانی دارد و همه افراد موظف هستند شرایط لازم برای خود و شریک زندگی را تامین کنند. روش هایی از قبیل عیب جویی ، لج بازی ، سرزنش ، داد و فریاد کردن ، کتک زدن ، بددهنی و مشاجره ک …
افرادی که شکایت می کنند که همسرشان به آنان احترام نمی گذارد یا به حرف آنها توجه نمی کند ، باید به بررسی و ارزیابی رفتار خود بپردازند و ببینند چه کارهایی کردند یا چه رفتارهایی از خود نشان داده اند که با این وضعیت رو به رو شده اند ؟
بدیهی است اگر شما می خواهید همسرتان رفتارش را تغییر دهد ، شما باید رفتار خود را مورد ارزیابی و بازنگری قرار دهید . این همه مشاجره برای چیست؟ مشاجره می تواند بر سر مسائلی از قبیل طرز لباس پوشیدن ، نحوه برخورد با دیگران ، دوستان ، و افراد فامیل، شغل، اقتصاد خانواده ، و تصمیمات مهم زندگی و بطورکلی همه چیز باشد .
اگر بدانید که شما تنها کسی نیستید که با همسر خود مشاجره می کنید ، شاید کمی احساس راحتی به شما دست دهد . اما بسیاری از افراد در اکثر اوقات در حال مشاجره هستند و این موضوع می تواند ضمن آنکه موجب ناراحتی و نگرانی شما شود باعث خستگی و فرسایش روحی شما گردد . البته این امکان هم وجود دارد که بر سرمسائل بسیار کم اهمیت، مثلاً برای شام چه غذایی سرو شود ، یا امشب کجا مهمانی برویم بحث شود .
کاملاً طبیعی است که زوجها بر سر مسائل مختلف ، با یکدیگر اختلاف نظر داشته باشند و گاهی با هم بحث و مشاجره کنند. اما نباید مشاجره به یک عادت طبیعی تبدیل گردد .
افراد طبیعی هنگام انجام یک مشاجره با هم وارد بحث می شوند ، و دارای قضاوت صحیحی بوده و به یکدیگر فرصت گوش کردن و حرف زدن را می دهند . اما متاسفانه اغلب اوقات قدرت قضاوت افراد بهم می ریزد ، درست بهم گوش نمی کنند و حتی در شرایط بحرانی کارشان به نزاع می کشد.
● نزاع زوج ها به چه معناست؟
زمانیکه با همسرتان درحال جر و بحث هستند، افکار مختلفی به ذهن شما می رسد. چرا باید بر سر هم فریاد بکشید؟ آیا این امر به آن معناست که همدیگر را دوست ندارید؟ آیا قصد دارید همدیگر را تحقیر کنید ؟
جالب است که بدانید گرفتن نتیجه های واهی از جر و بحث های خانوادگی، کار عاقلانه ای به شمار نمیرود . و در اکثر موارد مشاجره نتیجه خوب و منطقی در پی نخواهد داشت و دراغلب موارد مشاجرات خانوادگی تنها به افراد اجازه می دهد تا خود را تخلیه احساسی کنند. و حتی می تواند اعتماد ، علاقه و رابطه عاطفی را کاهش دهد .
● جر و بحث زوج ها کاملا طبیعی است
وجود احساسات، عقاید، و اهداف مختلف، در افراد متفاوت ، یک امر کاملاً طبیعی قلمداد می شود. اولین گام به سوی برخورداری از یک رابطه دو طرفه و صمیمانه صحبت کردن درباره همین تفاوت هاست. تمام افراد دنیا از این حق برخوردار هستند که احساسات خود را بیان کرده، عقاید شخصی خود را ابراز کنند و حتی اختلاف نظرهای خود را نیز به زبان بیاورند.
گاهی اوقات زوج ها نسبت به تفاوت های موجود آنچنان سرسختی از خود نشان می دهند. که گفتگوی مسالمت آمیز آنها تبدیل به مشاجره می شود. بهتر است چنین جر و بحث هایی به سرعت خاتمه پیدا کند. افراد از یکدیگر عذر خواهی کرده ، آشتی کنند و به روال عادی زندگیشان باز گردند.
همیشه فرض کنید همسرتان امروز ، روز بدی را پشت سر گذاشته ،احساس خوبی ندارد ، تحت فشار شدید استرس های روزمره قرار دارد… ( درست شبیه به زمانیکه خود شما با این حالات روبرو هستید ) پس سعی کنید او را درک کنید و با ملایمت و آرامش او را نیز به آرامش سوق دهید .
به هرحال او نیز انسان است و درست مانند خود شما زمانیکه ناراحت می شود، ممکن است فریاد بکشند. گریه کنند، و حرف هایی بزنند که هیچ قصد و غرضی از به زبان آوردن آنها ندارند . خیلی از افراد خونسردی خود را به راحتی در شرایط مختلف از دست می دهند. بنابر این، این بار که همسرتان بد اخلاقی می کند و شروع به مشاجره و بحث می کند تصور نکنید که حتماً باید بدترین اتفاق به وقوع بپیوندد. شما می توانید وضعیت موجود را کنترل کنید و آرامش را به خود و همسرتان بازگردانید .
● چرا مشاجرات بالا می گیرد؟
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، گاهی اوقات زمانیکه زوجین با یکدیگر بحث می کنند، داد و فریادها رفته رفته زیاد می شوند و اهانتها و کلمات خشن و ناگواری شنیده می شود . هر چند این امر در برخی از خانواده ها رواج دارد ، اما اصلاً درست نیست. افراد نباید به خود اجازه دهند که روی ارزش فردی دیگران پـا بگذارند . شخصیت آنها را خرد کنند و هر حرفی را که به ذهنشان می رسد، بر زبان جاری سازند.فرموش نکنید او همان فردی است که بارها به شما گفته بسیار دوستتان دارد .
گاهی اوقات نزاع های خانوادگی از مرزهای خود خارج شده و با هل دادن طرف مقابل ، پرتاب کردن اشیاء و وارد کردن ضربه به دیگری همراه می شود. حتی اگر طرفین از نظر فیزیکی نیز آسیب نبینند، باز هم مشاجره از حد طبیعی خود خارج شده تلقی میشود. دراین شرایط یکی از طرفین قصد دارد با تهدید و ارعاب ، کنترل امور را بدست گیرد. چنین بحث هایی به هیچ وجه طبیعی قلمداد نمی شوند. این همان زمانی است که لازم است مشاوره با یک متخصص با تجربه صورت گیرد .
زمانیکه دعواهای خانوادگی فیزیکی می شود یا با تهدید همراه می گردد. هر دو طرف باید تحت آموزش قرار بگیرند. که چگونه می توانند خشم خود را کنترل کنند.
فراموش نکنید شما با همسرتان بارها قرار گذاشته اید آرام، خونسرد، و مهربان و با شعور باشید . و اینک میزان محبت شما با افزایش و تکرار تعداد دفعات دعواها و شدت مشاجرات ، و کتک کاری کاهش می یابد .
اگر زوج ها درمورد مسائل کوچک و پیش پا افتاده با یکدیگر جر و بحث کنند، این امر می تواند تا حدی بیش ازسایر مسائل ناراحت کننده و دردآور باشد .
● چگونه خانواده ای شاد و سالم داشته باشیم ؟
اگر شما و همسرتان هر چند وقت یکبار با هم مشاجره می کنند، زیاد خودتان را ناراحت نکنید. هیچ خانواده کاملی وجود ندارد. حتی در شادترین خانواده ها هم مشکلاتی به وجود می آید و اعضای آن با یکدیگر بحث می کنند، افراد خانواده موظف هستند تا مسائلی که آزارشان می دهد را تشخیص داده و درمورد آنها با یکدیگر گفتگو کنند. خوشبختانه دراین صورت به راحتی قادرند به مصالحه و سازش دست پیدا کنند. با به کارگیری این شیوه تمام افراد احساس بهتری می کنند و زندگی آنها به حالت عادی خود بازمی گردد.
عضویت دریک خانواده به این معناست که تمام اعضای آن باید قدمی در جهت بهبود زندگی سایرین بردارند و کاری کنند که همه افراد احساس خوشبختی نسبی داشته باشند. گرچه بحث و مشاجره درهر خانواده ای اجتناب ناپذیر است ، اما باز گذشت و درک منطقی از وضعیت روحی طرف مقابل می توان اوضاع را کنترل کرد و بهترین نتیجه را از یک بحث منطقی گرفت . فراموش نکنید با عشق، درک متقابل ، و کمی تلاش تقریبا تمام مشکلات قابل حل می باشند.
هرگز همسر خود را با دیگران مقایسه نکنید بلکه با خودش و وضعیت قبلی و کنونی او مقایسه کنید . سعی کنید رفتارهای مطلوب او را نزد دیگران به ویژه افرادی که او برای نظرشان احترام قائل است متذکر شوید ، از او قدر دانی کنید . تشویق ، تایید و تحسین رفتارهای مطلوب همسر و تقویت نقاط قوت او مهمترین روش برقراری ارتباط سالم با همسر است .
در انتها به آماری نگاه کنید که نشان می دهد نه تنها درا اکثر اوقات نتیجه یک مشاجره رضایت بخش نیست ، بلکه می تواند زمینه ساز مشاجرات بعدی باشد .
ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 13 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق,زناشویی,sms,اس ام اس,نویسندگی,سخنان بزرگان,love,سعادت,مطهری,چارلی چاپلین,طنز,شعر,ستاره,, :: 4:51 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی
نحوه برخورد با داغ عزيزانمان
مطلبی که تحت عنوان روانشناسی مرگ مطالعه می فرمائید مربوط به نحوه بر خورد ما با داغ عزیزانمان است.
●داغ عزیزانمان
هر از چند گاهی خبر فوت یكی از بستگان ، دوستان و نزدیكانمان خواب غفلت را از سرمان می پراند. و اگر آن عزیز از دست رفته یكی از افراد خانواده ما باشد به ویژه همسر، می تواند ، شوك شدیدی نیز بر ما وارد كند.
در حوزه روانشناسی ، فشارهای روانی و مشكلات به دسته های مختلف تقسیم می شوند كه در بعضی مواقع آدمی با استفاده از توان و استعداد خود یا دیگری ، می تواند آنها را حل كرده یا تغییر دهد و بعضی مسائل نیز هست كه صرفاً باید آنها را تحمل كرد.
اما مرگ از مقوله دوم است. یعنی ما نمی توانیم آن را حذف كنیم. بهتر است بگوئیم كه سهم هر كس از مرگ عادلانه بوده و سهم هیچ كس ضایع نمی شود. خیلی چیزها، و اتفاقات، ممكن است كه نصیب ما نشود ، ولی آسوده خاطر باید بود كه حتی اگر سرمان شلوغ باشد و نتوانیم به مرگ فكر كنیم یا برای آن برنامه ریزی كنیم ، بازهم سهم و نوبتمان در دفتر حی قیوم محفوظ است. پس می توان گفت كه مرگ حتمی است و چون به « وجود» ما مربوط می شود ، اساسی و بیشتر اوقات تنش زاست.
● با مسئله مرگ خود و عزیزانمان چگونه كنار بیاییم؟!
۱) به جای اینكه همواره از اساسی ترین مسئله زندگیمان فرار كنیم ، یا خود را به فراموشی بزنیم یا خود را به چیز دیگری سرگرم كنیم. بهتر آن است كه در طول زندگی حداقل یكبار صمیمانه با آن روبرو شویم و تكلیف خود را با آن روشن سازیم. اگر از نظر محتوایی به مرگ نمی اندیشیم ، و برای زندگی برنامه نمی ریزیم ، حداقل در مورد چگونگی برخورد خودمان و بستگانمان با مرگ برنامه ریزی كنیم.
۲) در آموزه های دینی درمورد نوشتن وصیت نامه ، یاد مرگ ، گذر به قبرستان و .... بارها شنیده ایم. حالا بیائیم با همسر و فرزندان، برادر و خواهر و والدین خود برنامه مرگ خود و سایر افراد خانواده را مرور كنیم. باید مطمئن باشیم كه می توانیم در این خصوص، برنامه بریزیم ، چون فقط و فقط یك مجهول داریم و ما بقی مسائل معلوم و آشكار است. و آن مجهول نیز نوبت مرگ ما در رابطه با دیگر عزیزانمان هست. ( كه البته زیاد هم مهم نیست) . مهم این است كه مسئله مرگ قوی و واضح وجود دارد و آماده برنامه ریزی هست.
۳) از آنجا كه اغلب اوقات به هنگام پیشامد مرگ عزیزان، به علت هیجانات شدید ، و تالمات روحی تصمیم گیری مشكل است ، گنجاندن بعضی موارد در برنامه ریزی مرگ خود یا عزیزانمان ضروری است.
الف) چون معمولا مرگ از ما اجازه حضور نمی گیرد تا به مانند عروسی ، تدارك ببینم . لذا بهتر است مبلغی برای چنین مراسمی در نظر بگیریم.
ب) تكلیف بدهی ، دفتر چه های قسط ، سرمایه گذاریها، دیون ، اموال منقول و غیر منقول را روشن سازیم و به جای بازماندگان خودمان برای خودمان حلالیت های لازم را بطلبیم.
ج ) كیفیت مراسم ها ، خیرات ها ، نوع سخنرانی ، مداح ها ، مسائل مربوط به تهیه قبر و ... را مشخص كنیم. بهتر است متنی كه حاصل تجربه ما در زندگی هست را تهیه كنیم تا سخنران از زبان ما برای مستمعین قرائت كند.( به عنوان قسمتی از وصیت نامه)
د ) نحوه اطلاع رسانی به دوستان را در برنامه بگنجانیم ، اگر خودمان سلیقه خوبی داریم می توانیم حداقل در مورد خودمان اعلامیه ترحیم تهیه و جای تاریخ آن را خالی بگذاریم( بهتر است از جملاتی مانند « مرگ زود هنگام » ، « مرگ نا بهنگام» و یا « مرگ ناگهانی» در اعلامیه ترحیم استفاده نكنیم، چون ممكن است امر بر ما مشتبه شود و فكر كنیم كه مرگ زمان خاصی دارد.)
هـ ) از آنجا كه به هنگام داغ عزیزانمان ، برون ریزی هیجانات و غمها اجتناب ناپذیر است، در مورد كیفیت گریه كردن و یا نحوه سرو صدا كردن و بی تابی ، از هم اكنون ،فكری كنیم.
۵) خیلی خود را موظف به گفتن یك امر محال نكنیم. مثلاً به هنگام صحبت در مورد مرگ، بسیار شنیده می شود كه از جمله « خدا نكنه» استفاده می شود. البته افراد منطقی تر این جمله را عقلانی تر می گویند . بدین صورت:« بعد از صد سال یا دویست سال ...» یا اینكه « اگر یك روزی مرگ فرا رسید» . كه این هم اگرچه از جمله« خدا نكنه » بهتر است، ولی بازهم هیچ كس حتی خدا یك چنین قولی را مبنی بر زندگی طولانی به ما نداده است. لذا بهتر است از ادبیات روان تری در رابطه با مرگ استفاده كنیم.
شاید با خواندن متن بالا تا اینجا كمی تعجب كنیم ، و فكر كنیم این حرفها كمی یا حتی خیلی غیر منطقی است. ولی با خواندن مطلب ذیل شاید تا اندازه ای بتوانیم ، نوع دیگر دیدن و اندیشیدن را نیز تجربه كنیم.
بقیه در ادامه مطلب...
ادامه مطلب...
ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 13 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق,زناشویی,sms,اس ام اس,نویسندگی,سخنان بزرگان,love,سعادت,مطهری,چارلی چاپلین,طنز,شعر,ستاره,, :: 12:51 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی
لابد گاهی از خود پرسیده اید که چه چیز باعث می شود تا زنان بخواهند مرتب درباره وقایع زندگی روزمره شان با همه صحبت کنند، در حالی که مردان عمدتا درون گراهستند و حال و حوصله صحبت در مورد اتفاقات زندگی روزمره شان را ندارند؟ چرا مردان عمدتا وقت آزاد خود را صرف کار کردن با کامپیوتر و یا خواندن مجلات ورزشی می کنند در حالی که زنان بیشتر ترجیح می دهند به اخبار رسیده از این و آن بپردازند و یا سعی کنند روابطشان با دیگران برازنده و معقول به نظر برسد؟ چرا مردان و زنان از روابطشان با یکدیگر چیزهای متفاوتی را طلب می کنند؟ شاید علت، تفاوت های بنیادین در مغز مردان و زنان باشد. در بررسی نمونه ای از تفاوت های رفتاری، محققان دانشگاه باث متوجه شدند احساس درد در زنان و مردان متفاوت است. مردان در مواجهه با درد بیشتر به این فکر می کنند که چگونه از شر آن در کوتاه ترین زمان ممکن خلاص شوند اما در مقابل، زنان بیشتر درگیر پاسخ احساسی شان نسبت به آسیب هستند که این خود ممکن است باعث شود تا آنها درد را شدیدتر احساس کنند. برای مقابله با ناراحتی ناشی از طلاق نیز تفاوت دو جنس به خوبی مشهود است. زنان توانایی بیشتری برای تطابق با موضوع دارند. تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده نشان داد زنان در مقابله با تمامی مراحل مختلف قطع رابطه از مردان قوی تر هستند. ۶۱ درصد از زنان در طی ۲ سال اول بعد از طلاق، وضعیت سلامت روان خود را مثبت گزارش کرده اند، در حالی که فقط ۵۱ درصد از مردان نظر مشابهی را داشتند. زنان دارای مهارت های برقراری ارتباط اجتماعی هستند که مردان فاقد آن هستند و این مهارت ها به آنها اجازه می دهد تا از طریق احساساتشان صحبت کرده و با دوستان و خانواده شان راحت تر ارتباط برقرار کنند در حالی که مردان کمتر قادر به برقراری رابطه اجتماعی مناسب حتی با دوستانشان هستند دکتر فرانک تالیس روان شناس بالینی معتقد است یافته های فوق را می توان به وسیله تفاوت های مشخصی که در مغز دو جنس وجود دارد، توجیه کرد. در سیر تکاملی، زنان بیشتر اهل معاشرت و رفتارهای اجتماعی هستند، چرا که به هر حال این زنان هستند که بچه ها را بزرگ کرده و آنان را برای رویارویی با اجتماع آماده می کنند. آنها دارای مهارت های برقراری ارتباط اجتماعی هستند که مردان فاقد آن هستند و این مهارت ها به آنها اجازه می دهد تا از طریق احساساتشان صحبت کرده و با دوستان و خانواده شان راحت تر ارتباط برقرار کنند در حالی که مردان کمتر قادر به برقراری رابطه اجتماعی مناسب حتی با دوستانشان هستند و در هنگام ناراحتی های احساسی، به جای مواجهه با مورد ناراحت کننده، بیشتر سعی می کنند آن را از هر طریق ممکن و لو اینکه در درون خود بریزند، به حداقل برسانند. شاید یک دلیل علمی برای این موضوع این باشد که مغز مردان طوری تنظیم شده که به صورت سیستماتیک و تحلیلی عمل کند، در حالی که مغز زنان بیشتر در مورد احساسات تنظیم شده است. در تحقیقی در این زمینه این طور به نظر رسید که مزیت های ذاتی فوق، نقش مهمی در زندگی جنس موِنث داشته باشند؛ در طی چند سال اول پس از طلاق، زنان روابط بیشتری با دوستانشان برقرار و وقت بیشتری صرف خانواده شان کردند و به دنبال مشاوره ها و درمان ناراحتی هایشان بودند در حالی که مردان غالبا به دنبال لذت های موقتی بودند. عمدتا پس از به هم خوردن یک رابطه زناشویی، مردان برای حفظ اعتماد به نفسشان به دنبال رابطه جدید هستند به جای آنکه فکر کنند چرا ازدواجشان با شکست مواجه شده است. علاوه بر این، برخلاف عقیده عمومی، در یک رابطه دوطرفه، مردان بیشتر از زنان درگیر عشق می شوند چرا که براساس بررسی ها مردان بیشتر از زنان تمایل دارند تا غریزه شان را برای رسیدن به فردی که او را جذاب و دلربا می دانند، ارضا کنند. از طرف دیگر، زنان بیشتر از طریق برنامه ریزی شده تری عاشق می شوند که تحت تاثیر سیر تکاملی شان است. آنها بیشتر به دنبال شریکی هستند که مراقب آنها بوده و قادر باشد خانواده شان را هم ازنظر مالی و هم ازنظر عاطفی تامین کند. زنان در رابطه شان با طرف مقابل علاوه بر جذابیت های فیزیکی، به دنبال مهربانی و سخاوت نیز هستند. البته محققان خاطر نشان می کنند فشارهایی نیز در اجتماع وجود دارند که باعث می شوند مردان و زنان به سوی شیوه های رفتاری برنامه ریزی شده شان هل داده شوند. در اجتماع، مردان بیشتر تشویق می شوند تا احساسات خود را کنترل کرده و تابع آن نباشند. شاید کنترل احساسات در قرون گذشته و به ویژه در جنگ ها برای مردان خوب بوده باشد، اما در کل کنترل کردن احساسات برای شکل دهی یک رابطه زناشویی کار جالب و مفیدی نیست. زنان در رابطه شان با طرف مقابل علاوه بر جذابیت های فیزیکی، به دنبال مهربانی و سخاوت نیز هستند. در سمت مقابل، زنان در اجتماع غالبا به سوی شیوه رفتاری رانده می شوند که در طی آن از زنان بیشتر انتظار می رود ملایم تر و مهربان تر باشند که این خود موجب می شود برقراری ارتباط با سایر افراد جامعه برایشان آسان تر باشد.به همین دلیل زنان بیشتر از مردان به اطمینان کلامی اهمیت می دهند. در تمام موارد ذکر شده سعی شده کارهای پیچیده مغزی تا حد بسیار زیادی ساده شوند. البته باید توجه داشت هیچ زن و مردی تمام خصوصیاتی که محققان در مورد مغز زن و مرد می گویند را ندارد. اغلب مردم مغزهای متعادلی دارند که دارای مقادیر مساوی از خصوصیات مردانه و زنانه است. حتی برخی از افراد دارای مغزهایی هستند که رفتاری خلاف جنس آنها دارد. روان شناسان معتقدند تفاوت دو جنس هم در روابط سالم و هم در روابط شکست خورده کاملا مشهود بوده و باید به دقت بررسی شود. موارد اختلاف زیادی بین دو جنس وجود دارند اما اگر موردی به طور عمده و در میان تعداد زیادی از افراد صحیح بود، می تواند کمک کننده باشد، به ویژه به این دلیل که شما بفهمید و بدانید آن موضوع، یک رفتار عمومی است و یک مورد ناخوشایند و یا شخصی نیست و شما نباید احساس بدی در این مورد داشته باشید. به عنوان مثال، ممکن است در اختلاف زناشویی، مرد آرام و ساکت باشد ولی این بدان معنا نیست که وی عصبانی نشده است، بلکه معنای عمده آن این است که مغز آن مرد بهتر می تواند مسئله را درون خود و با آرامش حل و فصل کند. به طور مشابه، چنانچه زنی برای صحبت کردن و مباحثه پافشاری می کند، نباید فکر کرد علت آن بهره برداری از نق زدن های مداوم است، بلکه این غریزه وی است که از او می خواهد تا برای برقراری ارتباط و نشان دادن احساسش صحبت کند. اگر شما این تفاوت ها را قبل از اینکه موردی پیش بیاید درنظر بگیرید، حتما رابطه راحت تر و درک بهتری از طرف مقابل خواهید داشت و متوجه خواهید شد که کار مغزهای متفاوت زن و مرد به کمک یکدیگر کامل می شود.
ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 13 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق,زناشویی,sms,اس ام اس,نویسندگی,سخنان بزرگان,love,سعادت,مطهری,چارلی چاپلین,طنز,شعر,ستاره,, :: 12:48 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی
اگر چه شما نمی توانید همیشه محتوای یک کتاب داستان را از روی جلد آن و یا توضیحات پشت جلدش، تشخیص دهید اما در عین حال می توانید از روی نوع کتابی که انتخاب می کنید یعنی رمان، مهیج، جنایی، تخیلی و … می توانید شخصیت خود پی ببرید. واقعاً از چه کتابی بیشتر از همه لذت می برید تا بتوانید پی به شخصیت خود ببرید
کتاب داستان های عشقی و رمان (بویژه آنکه نویسنده اش زن باشد)
دقیقاً مانند شخصیت های درام و رمانتیک این جور کتاب ها، شما به فمنیست تمایل داشته و رمانتیک هستید! شما جزء آن دسته افرادی هستید که دوست دارند همیشه خانه شان پر از گل و شمع های خوشبو کننده باشد. برای شما یک رمان واقعی یعنی این باور و عقیده که هر آرزویی می تواند به حقیقت بپیوندد، خواه مربوط به یک هدف بلند و مدت دار باشد و خواه خرید یک خانه در محیطی زیبا و پر از گل.
کتاب داستان های حادثه ای
شخصیت منحصر به فرد کتاب های حادثه ای در دنیایی از هیجان و ماجرا زندگی می کند و شما به سمت آنها کشیده می شوید زیرا شما هم مانند آنها از هیجان و شور و ماجراجویی در زندگیتان لذت می برید. شجاع و خلاق و پر جنب و جوش هستید به دنبال چیزهای غیر متعارف می روید و تجربه های تازه را دوست دارید خواه این تجربه یک سرگرمی جدید باشد با درست کردن یک غذای تازه. تمایل شما به چیزهای جدیدی که اصلاً نسبت به آنها تجربه ای ندارید و لاجرم کمی ماجراجویی نیز در آنها نهفته است برای شما مانند غذای روح است.
کتاب داستان های بسیار ترسناک
…آه! چیزی زیر تخت است؟! چه کسی می ترسد؟! مسلماً شما نه! داستان های این چنینی پر از موقعیت های ترسناک و وحشتناک هستند اما به هر حال قهرمانان شان همیشه خود را آن قدر شجاع و قوی میابند که به سراغ ناشناخته ها رفته و سرانجام پیروز از میدان خارج می شوند. شما همیشه جذب این کتاب ها می شوید زیرا شما نیز مانند قهرمانان این کتاب ها، نیرویی دارید که به شما کمک می کند تا بتوانید موقعیت های دشوار را به خوبی پشت سر بگذارید و زمانی که دیگران به کمی قوت قلب و حمایت نیاز دارند تنها به شما نگاه کرده و از شما الهام می گیرند! به یاد داشته باشید این جسارت و شهامت با ماجراجویی تفاوت دارد، کسانی که عشق ماجراجویی دارند درست است که سر نترسی دارند، اما الزاماً هر موقعیت ترسناکی را نمی توانند تحمل کنند!
کتاب داستان های پلیسی، کاراگاهی
بدون اینکه از محتوای کتاب اطلاع داشته باشید بلافاصله به سراغ کتاب های آگاتاکریستی می روید زیرا می دانید قهرمان آن پوآرو، آن قدر شما را به دنیای جذاب و جالبی می برد که ارزش خرید آن را دارد. درست مانند قهرمانان کتاب های پلیسی به سرعت برق و باد تصمیم گرفته و آن را عملی می کنید و به ندرت تحت تاثیر فشار ناشی از یک موقعیت قرار می گیرید. شما به دانش و توان ذاتی خود تکیه دارید؛ همان ضمیر خوداگاهی که به شما می گوید چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است و این ضمیر خودآگاه هیچ گاه شما را به اشتباه نمی اندازد!
کتاب داستان های تخیلی
قهرمانان این نوع کتاب ها بالقوه افرادی با اراده و باهوشی هستند که می توانند با هر مشکلی دست و پنجه نرم کرده و پیروز و سربلند از میدان خارج شوند!
اگر شما از خواندن این نوع کتاب ها لذت می برید، به این علت است که همیشه آماده رویارویی با یک چالش بزرگ هستید. در واقع شما هم مانند قهرمانان این نوع کتاب ها، هیچ گاه در موقعیت های دشوار دچار استرس نشده و همیشه آماده اید تا با مشکل بعدی نیز مبارزه کنید! ظرفیت شما در رویارویی با مسائل و مشکلات قابل تحسین است. معمولاً خوانندگان این نوع کتاب ها، سراغ سخت ترین کارها و آزمون ها رفته و سربلند هم بیرون می آیند.
منبع:تست روان
ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 13 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق,زناشویی,sms,اس ام اس,نویسندگی,سخنان بزرگان,love,سعادت,مطهری,چارلی چاپلین,طنز,شعر,ستاره,, :: 12:44 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی
کارمندی به دفتر رئیس خود میرود و میگوید: «معنی این چیست؟ شما 200 دلار کمتر از چیزی که توافق کرده بودیم به من پرداخت کردید.»
رئیس پاسخ می دهد: «خودم میدانم، اما ماه گذشته که 200 دلار بیشتر به تو پرداخت کردم هیچ شکایتی نکردی.»
کارمند با حاضر جوابی پاسخ می دهد: «درسته، من معمولا از اشتباه های موردی می گذرم اما وقتی تکرار می شود وظیفه خود می دانم به شما گزارش کنم.»
ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 13 / 1 / 1390برچسب:, :: 7:30 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

همیشه گورستانی در قلبت برای خاکسپاری خطای دوستانت بساز
اگر عشق نبود به کدامین بهانه ای می خندیدیم و می گریستیم؟
کدام لحظه های ناب را اندیشه می کردیم؟
چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟.
منبع:پاتوق خنده
ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 12 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق,زناشویی,sms,اس ام اس,نویسندگی,سخنان بزرگان,love,سعادت,مطهری,چارلی چاپلین,طنز,شعر,ستاره,, :: 3:6 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی
سلام دوستان گلم
فاطمه خانوم یه شعر زیبا تو نظرات گذاشته بود.خیلی قشنگ بود.گفتم بذارم شما هم بخونید
ردپايت در دلم ماند
تورفتي رپايت دردلم ماند
شکوه خنده هايت دردلم ماند
دلم را با که خوش کرده بودم
غروب ماجرايت دردلم ماند
شريک دردهايم بودي اما
غم بي انتهايت در دلم ماند
سپردي سرنوشتم را به پاييز
بهار با صفايت دردلم مان
علي رغم سکوت ساده من
سفرکردي صدايت دردلم ماند
وحالامثل يک روياي برفي
تورفتي رد پايت دردلم ماند
ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 12 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق,زناشویی,sms,اس ام اس,نویسندگی,سخنان بزرگان,love,سعادت,مطهری,چارلی چاپلین,طنز,شعر,ستاره,, :: 11:38 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی
|
من نشانی از تو ندارم اما نشانی ام را برای تو می نویسم:
درعصرهای انتظار،
به حوالی بی کسی قدم بگذار !
خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو !
کلبه ی غریبی ام را پیدا کن ،
... ... کناربیدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهای رنگی ام !
درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو !
حریر غمش را کنار بزن ! مرا می یابی... :(
تبادل لینک هوشمند  ابتدا ما را با عنوان زندگی همراه عشق و آدرس 2nyabaeshg.mahtarin.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر بنویسید.
|