|
فیلم آموزش نحوه حل کردن مکعب روبیک به همراه نرم افزار قیمت: 5000 تومان | روبیک چیست؟ مکعب روبیک یک جورچین (پازل) مکانیکی است که در سال ۱۹۷۴ توسط یک مجسمهساز و پروفسور معماری مجارستانی به نام آرنو روبیک ابداع شد. مکعب روبیک سه مدل دارد یکی ۲×۲×۲ (روبیک جیبی)، یکی ۳×۳×۳ (انتقام روبیک) و دیگری ۵×۵×۵ (روبیک پرفسورها). هر چند در سال های اخیر مکعب روبیک به صورت استوانه ای ، هرمی و کروی نیز ساخته شده و در برخی کشور ها مدل های مدرن تر این پازل به صورت روبیک الکترونیکی و یا یو اس بی هم وارد بازار شده است .
| نوع ۳×۳×۳ آن که رایجترین آنهاست نه سطح مربع شکل در هر طرف دارد، در مجموع پنجاه و چهار سطح میشوند که به اندازه بیست و هفت مکعب کوچک به هم چسبیده فضا را اشغال میکند. سطح مکعب روبیک را شش رنگ پوشاندهاست، هر وجه یک رنگ. مخترع آن نام مکعب جادویی را برای آن انتخاب کرد که در سال ۱۹۸۰ با نام مکعب روبیک در جهان پخش شد و میتوان گفت که پرفروش ترین اسباب بازی جهان است به طوری که تا کنون بر اساس آمار رسمی بیش از ۳۰۰ میلیون نسخه از این محصول فروش رفته است. فروشگاه ما مجموعه آموزشی را در خصوص مکعب روبیک 3در3 برای شما قرار داده است تا بتوانید روش هایی سریع تر و بهتر را برای حل این معمای جالب ومورد استفاده قرار دهید
برخی از ویژگیها 1) در یک دی وی دی 2) با کیفیت عالی 3) به زبان انگلیسی 4) خرید پستی و تحویل درب منزل شما 5) 0
|
ارسال شده در تاریخ : شنبه 24 / 5 / 1391برچسب:خرید,اینترنتی,فیلم, آموزش, نحوه, حل, کردن, مکعب, روبیک, به, همراه, نرم ,افزار, :: 11:33 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی
باور کن دل من اتفاقی نيست
می توانی از گل سرخی که در ترانه هايم شکفته است بپرسی
يا نه ، از اولين پرنده ای که فردا بيدار می شود
و يا از همه رهگذرانی که در پياده روهای دلتنگی زير باران مانده اند بپرسی
من هفت هزار سال است که تو را می شناسم
شبی همراه يک شهاب کوچک بر پشت بام خانه تو افتادم
هر روز صدايم را در بوته های ياس پنهان می کردم و تو بی آنکه مرا بشناسی
از حياط که می گذشتی صدايم را می بوئيدی
کاش می توانستم هفت هزار سال ديگر در باغچه ای که رو به روی توست ساکن باشم
و شاخه در شاخه ميخکها و رازقی ها به تو صبح بخير بگويم
وقتی نگاهم می کنی چندين سياره در قلبم به دور خورشيد می گردند
و هنگامی که از من روی بر می گردانی حرفهايم منجمد مي شوند
باور کن من يک شعر نا تمام هستم که از آسمانی ديگر بر زمين افتاده ام
اگر روزی نام تو در کنارم بنشيند غزلی خواهم شد که حافظ به آن رشک ببرد
می دانم دير کرده ام ، خيابانها تمام شده اند و تو پشت يک درخت مديترانه ای سکوت کرده ای
دهانم در اندوه غرق شده است
به اشکهايی که در دلم خانه کرده اند می گويم تو را صدا کنند
اگر نگاهم کنی دنيا را در قايقم می نشانم و به سوی لبخند تو پارو ميزنم
اگر نگاهم کنی دستهايم را به تماشای ماه می برم و آسمان را به هيچکس نمی فروشم
خوب من!
مرا بخاطر تمام نیازهایی که به تو دارم ببخش ...
ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 25 / 1 / 1391برچسب:مرا, بخاطر, تمام, نیازهایی ,که, به, تو ,دارم ,ببخش ,,,, :: 1:5 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی
یکی میگفت :
حوصله ِ جمع و تفریق ندارم....یه ضرب بـــــه یادتم...
ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 5 / 10 / 1390برچسب:یه, ضرب, به, یادتم, :: 9:58 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی
١ـ امروز احساس تضمین آرامش میكنم
امروز كنار میایستم و تسلیم قدرت برتر خود میشوم. اجازه میدهم قدرت نظمدهنده خداوند همه آنچه مرا نگران میسازد، منظم و هماهنگ كند.
عبادت كننده باوقار تقاضا میكند خردی به او بخشیده شود تا بر آنچه تغییرپذیر است، آگاهی یابد. امروز اموری را كه در جهت تصمیمگیری به دست قدرت برتر خود میسپارم، مطرح میكنم. با تمركز بر وقایع یا شرایط خارج از اختیار به كاهش انرژی خود ادامه نمیدهم.
امروز به خاستگاه خود رو میكنم و آرامشی را كه در رهایی وجود دارد، حس میكنم.
٢ـ همه احساسات و شور و حال طبیعی خود را میپذیرم!
احساسات بخشی از طبیعت من است. گاهی اوقات فوقالعاده و بعضی وقتها رنجآور است. احساسات من هرچه باشد، همه آنها برای بیان كامل من حیاتی و ضروری است. من قالیچهای هنری هستم ـ بیان هنر خداوند. الیاف رنگی كه این اثر ذهنی را بهوجود آوردند، احساسات من هستند. امروز مقابل این اثر هنری با الیاف رنگارنگ و تركیبیاش میایستم؛ به آن مینگرم، كامل و بیانتقاد آن را میپذیرم.
امروز از اینكه احساسات به زندگیام رنگ و عمق میبخشند، سپاسگزارم.
٣ـ میتوانم بزرگسال اما همچنان سحرآمیز باشم!
امروز سه آرزو برای خود میكنم. این آرزوها به من و نه به هر كس دیگر تعلق خواهند داشت. جرأت خواهیم كرد چیزی را آرزو كنم كه هرگز برای خود امكانپذیر نمیدانستم.
در گذشته میترسیدم افكاری جادویی داشته باشم. در خانواده مشكل دارم، بسیاری اوقات، رؤیاهایم تحقق نیافتهاند. دیگر آرزویی نكردم، دعا كردن را از یاد بردم و تمایلاتم را نابود ساختم.
دیگر از افكار جادویی نمیترسم، چرا كه قدرت آن را دارم تا بسیاری از رؤیاهایم را تحقق بخشم.
هر روز بیشتر به تفكر درباره تمایلاتم عادت میكنم. بهعنوان فردی بزرگسال، میتوانم درباره آنچه برای خود خواهانم، تصمیم بگیرم.
٤ـ امروز در برابر چشمان حضار نامرئی خود، پرده خواهم كشید!
برای احساس خوشی، خودانگیختگی یا حتی نامعمول بودن، دیر نیست. بدین منظور، باید برای حضار منتقدی كه همهجا با خود همراه دارم، چشمبند تهیه كنم. حضار، صداهایی از گذشته هستند كه برای آنكه به من بگویند چه زمانی خرابكار، مسخره یا نفرتانگیز هستم، تردیدی ندارند.
امروز از نمایش بازی كردن چشم میپوشم. دیگر انرژیهایم را به آن صورت تلف نخواهم كرد.
امروز میرقصم، میخوانم، میخندم و بازی میكنم ـ مهم نیست صداهای پدر و مادرم چه میگویند؟ به خود اجازه میدهم پرده را بكشم.
٥ـ برای شناخت نیازهایم میتوانم به خودم اعتماد كنم!
به توانایی خود برای تعیین نیازهایم اعتماد كامل دارم. نقش من بیان كامل خود است. امروز از هر موقعیتی استفاده میكنم تا آنكس باشم كه هستم. از نیازهای خود شرمنده نیستم.
من فردی منحصر به فرد و خاص هستم و نیازهایم ضمیمه مثبتی از شخصیتم هستند. افرادی هستند كه احساس میكنند صلاح مرا میدانند و نیازهایم را به من میگویند؛ از آنان متشكرم، اما به صدای درون خود گوش میدهم. انتخابها، نیازها و جهتم را در راه شفا مشخص میكنم.
امروز مایلم برای گوش دادن به ندای درون خود وقت صرف كنم. امروز برای اعتماد بهصدای درون خود ارضای نیازهایم، تصمیمی آگاهانه میگیرم.
٦ـ امروز میتوانم كارهایم را سر فرصت انجام دهم!
امروز در استراحت هستم. عجلهای ندارم، قدمهای خودم را برمیدارم و در وقت خودم به امور میرسم. مجبور نیستم عجله كنم. میتوانم كارهایم را سر فرصت انجام دهم. اغلب در خانواده مشكل دارم، برای ارضای نیازهای خود، مجبور بودم شتاب به خرج دهم. برای بزرگشدن عجله داشتم. امروز برای كند رفتن و كشف زمان خود، تصمیمی آگاهانه میگیرم.
هر روز به روش خودم، در حال رشد و ترقی هستم. هیچكس نمیتواند مرز رشد را برایم مشخص كند.
در این لحظه، ساعت رشدم كه ترقی مرا بادقتی فوقالعاده زمانبندی میكند، تأیید میكنم. امروز، در كمال آرامش، به ساعت درون خود گوش خواهم داد. برای خود آنقدر احترام قائلم تا حركت خود را كند و به شخصیت خود و دنیای زیبایی كه در آن به سر میبرم، توجه كنم.
٧ـ بدون ترس و اضطراب میتوانم از اوقات فراغت لذت ببرم!
امروز خود را در حال چریدن در چراگاه زندگی مییابم. درست مانند اسبی كه پیش از چریدن و خوردن نمیتواند مقابل دروازه چراگاه بایستد و نقشه بكشد، من نیز، بدون آنكه برنامهای مداوم و عملی برای استراحت داشته باشم، نمیتوانم از مزایای زندگی بهرهمند شوم. میتوانم بهراحتی شاهد رشد علفها باشم.
امروز از این عقیده كه همه فعالیتهایم باید هدفدار باشند، دست برمیدارم. لازم نیست بابت استراحت نكردن «مناسب»، از خودم شرمنده باشم.
امروز برای تجربه روشهای مختلف استراحت، به خودم فرصت میدهم. به خود اجازه میدهم در مورد اموری كه علاقهمند به انجام دادن آنها هستم، تصمیم بگیرم ـ حتی اگر به انجام رساندن آن امور، بیمعنا بهنظر میرسند.
٨ـ آنقدر قوی هستم كه برای كمك مورد نیازم درخواست كنم!
برای حل مشكلات خود، میتوانم درخواست كمك كنم. برایم مهم است كه درخواستها و احساسات خود را مطرح سازم. واداشتن انسانها به اینكه نیازهای مرا حدس بزنند، موجب آزارم خواهد شد.
من قادرم خیلی از طرحها را ساماندهی كنم، اما میدانم در صورت نیاز، در خواست كمك، اهمیتی بهسزا دارد.
من شخصی نیرومندم. همچنین اعتراف میكنم كه فردی فراتر از افراد بشر نیستم. همچنان كه بالغ میشوم، پیش از آنكه مشكلاتم بسیار بزرگ شوند، برای درخواست كمك احساس قدرت میكنم. مجبور نیستم به تنهایی بر مشكلات غلبه كنم.
منبع:ravanshena30.ir
مداحه تو محل اومده بود داشت سوسن خانوم رو اجرا میکرد:
حرم طلا، امام حسین، میمیرم برات
میخوام بیام دم حرمتون، دست بزنم به ضریحتون...
ملت نمیدونن باید سینه بزنن یا قر بدن؟
اینم از سینه زن های گل و گلاب !!! (آخه این یعنی چی خداییش؟)
اعتماد به نفس خود را برای رسیدن به موفقیت تقویت کنید
بااینکه ممکن است علاقه نداشته باشیم در ملاء عام این مسئله را بپذیریم اما خیلی از ما دوست داریم اعتماد به نفسمان پیشرفت کند.
خوشبختانه نکات و راهکارهای عملی زیادی برای آن وجود دارد که اینجا به 24 مورد آن اشاره میکنیم.
سعی نکنید همه این 24 نکته را به طور همزمان به کار ببندید. هر بار چند مورد را انجام دهید تا ببینید کدامیک برای شما موثرتر است.
بعضی از آنها نیاز به تمرین بیشتر دارند. و به خاطر داشته باشید که همیشه انتخاب با خودتان است. این خودتان هستید که تصمیم میگیرید اعتمادبهنفستان رشد کند یا پایین بیاید.
خیلی از این راهکارها فقط به طور موقتی اعتمادبهنفس شما را بالا میبرند اما باز هم باعث میشوند کارهایی انجام دهید که قبلاً حتی فکرش را هم نمیکردید و با انجام آنها اعتمادی عمیقتر نسبت به خودتان در وجودتان ایجاد میکنید.
24 راه موثر در ادامه مطلب...
ادامه مطلب...
امیدوارم خانواده ها این موضوع را درک کنند که وقتی فرزندی به دنیا می آورند مسئولیت تربیت فرزند و همچنین تغذیه روح و جسم کودک را بر عهده دارند.
طبق مطالعه جدیدی که در اسکاتلند انجام گرفته ،بچه هایی که گزارش می کنند مورد غفلت قرار گرفته اند و والدین شان بیش از حد کنترلی بوده اند دو برابر بیشتر احتمال دارد مشکلات روان پزشکی را تجربه کنند.
رفتارهای ضد اجتماعی، رفتارهای خشن، مشکلات تمرکز به مراتب در کودکانی که احساس پدر و مادر شان از روی توجه و حمایت کافی نیست، برجسته تر است. دختران 11 ساله در این طرح گفته بودند غفلت و کنترل بیش از حد، به مراتب آنها را بیشتر در معرض افسردگی قرار می داد.
دکتر هلن مینیس پژوهشگر این طرح گفته است: "من امیدوارم این مطالعه تاثیر غفلت و حتی خطرات دیگر را برای والدین برجسته تر کند زیرا که در این پژوهش ما هم با سوءاستفاده از کودک مواجه هستیم و هم با غفلت".
پژوهشگران داده ها را از تحلیل روی 1700 دانش آموز به دست آورده اند وقتی در سن 11 سالگی ارزیابی شدندکه درصدی از آنها که تحت تاثیر کنترل والدین و غفلت بودند در ارزیابی مجدد در سن 15 سالگی نشانه های مشکلات روانی بیشتری داشتند.
بسیار اهمیت دارد که ما درک کودکان را از فرزندپروری والدین بی اهمیت ندانیم ؛ آنها متوجه نحوه رفتار ما هستند پژوهشگران در این طرح متوجه شدند طرح و نقشه والدین از فرزندپروری بر روی سلامت کودکان در آینده و تندرستی روانی آنها تاثیر دارد. ما به این می اندیشیم که در قبال درصدی از این کودکان که غفلت و کنترلی بودن والدین را گزارش کردند، افزایش اختلالات روانی اتفاق افتاده است و می تواند به گسترش این آمار به تعداد بیشتری از کودکان در جامعه منتهی شود.
هشدار...!
کودکانی که این حس را دارند که خانه جای زیبایی برای بودن نیست، والدینشان به آنها گوش نمی کنند، یا از آنها غافل هستند، در زندگی بعدی مشکلات عدیده ای خواهند داشت.
آیا میدانید برای اینكه روابط زناشوییتان تداوم بیشتری داشته باشد، همه چیز را نباید به همسر خود بگویید! آیا میدانید چه صحبتهایی را باید به همسر خود بگویید و چه سخنانی را باید مطرح نسازید؟
اولین گام در روابط زناشویی نحوه صحبت كردن است. طرز صحیح صحبت كردن با همسرتان تاثیر بسزایی را در روابط شما میگذارد، البته لازم به ذكر است نه هر صحبتی.بعضی از خانمها یا آقایان عادت دارند تمام اتفاقاتی را كه در طول روز برایشان اتفاق افتاده را برای همسر حود تعریف كنند.
با این وجود گاهی اوقات صحبت كردن بسیار خطرناك است، اما توصیه نمیشود كه مدام صحبت نكنید، بلکه سكوت در بسیاری از موارد، بهتر از صحبت كردن است. در ادامه مطلب امروز چند توصیه و پیشنهاد را به شما ارائه میدهیم تا چنانچه با این مسئله زیاد آشنا نیستید، و مشکلی در زندگی دارید، بتوانید برطرف کنید. از دیدگاه روانشناسان انسانها از این منظر به چند دسته تقسیم میشوند:
1) افرادی كه همه مطالب زندگی خود چه در حال، چه در گذشته را برای همسران خود بازگو میكنند به بلوغ فكری نرسیدهاند، ذهنشان مانند دوران نوجوانیشان عمل میكند كه عادت داشتند همه چیز را برای خانواده خود تعریف كنند.
2) افرادی كه در تعاریف خود و صحبتهایشان اغراق میكنند و حتی گاهیوقتها به دروغ نیز متوسل میشوند، افرادی هستند كه اعتماد به نفس كمی به خود دارند و با این كار قصد دارند تا اعتماد به نفس خود را افزایش دهند. امروزه پیوند بین زوجهای با ازدواجهایی كه در سابق صورت میگرفت كاملا متفاوت میباشد. در زمان امروز اكثر زوجین هر دو با هم به كار بیرون از خانه اشتغال دارند، زمان كمی را برای صحبت كردن با یكدیگر دارند، هنگامیكه فرصتی برای صحبت كردن پیش میآید در اغلب موارد راجع به كار بیرون از خانه خانم یا آقا میگذرد، به ندرت پیش میآید كه زوجین در مورد رابطه خودشان، زندگی دو نفرهای یا چهار نفرهشان به صحبت بنشینند.
حال به توضیح این موضوع میپردازیم كه چرا نباید تمام صحبتهای خود را به همسرتان بازگو كنید؟ این سوال چندین پاسخ دارد:
1) از دیدگاه بعضی از روانشناسان افرادی كه گذشته تلخ و سخت داشته اند باید توجه كنند كه، هنگامی تجربههای تلخ گذشته باید چراغ راه آینده باشد و بس. سعی كنید با گذشتههای تلختان خداحافظی كنید و با عنوان كردن تجربهها ذهن همسرتان را مغشوش نكنید. توجه كنید كه شما دیگر در دوران مجردی بسر نمیبرید، شما تشكیل خانواده دادهاید و از همان روز اول كه وارد زندگی زناشویی میشوید باید سعی كنید همه گذشته خود را فراموش كنید، و الان زمان آنست كه زندگی دو نفره كه در آینده خواهید داشت فكر كنید، صحبتهایتان نیز باید حول زندگی مشتركتان باشد نه گذشته تلختان.
2) اگر از اشتباهات گذشته عبرت گرفتهاید و تحول خاصی در رفتارتان ایجاد كردهاید لزومی به بازگو كردن اشتباهات گذشتهتان نیست چون ممكن است بر دیدگاه طرف مقابل به شما اثر منفی بگذارد و یا برخی قابلیتهای فعلیتان نادیده گرفته شود. مگر در مواردی كه بازگو كردن تجربه شما میتواند مانع تكرار اشتباه برای طرف مقابلتان شود.
3) صحبتهایی را از گذشته، حال برای همسرتان بازگو و تعریف كنید اما سعی كنید وارد جزییات نشوید، مسائل را برای او كاملا باز نكنید و نشكافید.
حال چه صحبتهایی را نباید مطرح كرد:
1) اسرارتان را به همسرتان نگویید. منظور از اسرار چیست؟ مشكلاتی كه در دوران قبل از ازدواج برایتان بوجود آمده و بازگو كردن آن تنها باعث مشغول كردن ذهن همسرتان میشود. ناگفته نماند كه مسائلی است كه گفتن آنها به همسرتان ضروری است مثلا تجربه نامزدی ناموفقی اگر در گذشته داشتهاید به همسرتان بگویید اما آیا واقعا لازم است همسرتان از جزئیات آن مطلع باشد؟ مشكلاتی كه با پدر و مادر، خواهر یا برادرتان داشتهاید و عنوان كردن آنها به دیدگاه همسرتان نسبت به خانوادهتان خدشه وارد میكند، كمبودهایی كه در زندگی با آنها مواجه بودهاید، رنجها و مشقتهایی را كه متحمل شدهاید، و مسائلی مانند این موضوعات بهتر است بازگو نكنید.
2) اگر زمانی به همسرتان، رفتارهایی كه انجام میداده شك كردید و در وفاداریش نسبت به خودتان مردد بودید، هرگز این موضوع را مطرح نسازید. زیرا ممكن است شما به اشتباه چنین فكری را داشته بودید در این صورت احساس وفاداری كه بین شما و شوهرتان وجود داشته در همان زمان از بین میرود.
والدین ، هیچ گاه اطمینان ندارند که آیا به اجبار کودک را به مدرسه فرستادن کار درستی است یا نه؟ آنها به طور دقیق نمی دانند که آیا کودک ، واقعا احساس ضعف و بیماری کرده یا مثل بسیاری از کودکان که گاهی دلشان نمی خواهد به مدرسه بروند بهانه گیری می کند. در خانه هایی که مدرسه رفتن کودکشان به صورت مشکل در آمده صبحهای زود، مالامال از اشک و دعوا و سر و صداست. بعضی از کودکان صبح که از خواب بیدار می شوند، می گویند که به مدرسه نمی رویم و تعداد دیگرشان تمارض به دل درد و سردرد می کنند، یا با آه و ناله اعلام می کنند که حالشان خوب نیست. مهم نیست فرزندتان چگونه حالت اضطراب و نارضایتی خود را نشان می دهد، بلکه آنچه اهمیت دارد این است که شما با دلداری دادن ، اعتماد به نفس او را تقویت کنید؛ اما گاهی اوقات باید علایم فیزیکی را که باعث نشانه های بیماری فرزندتان می شود نادیده بگیرید و بهترین راه اصرار به اصل موضوع است که او باید به مدرسه برود. به نظر یکی از کارشناسان در این مواقع بهتر است بگویید: «عزیزم تو یک درجه هم تب نداری و چشمانت سرحال و شاداب است. مامان و بابا امروز کارهای مهمی دارند که باید انجام دهند. پس بهتر است به مدرسه بروی تا ما هم به کارهایمان برسیم.» با وجود این ، اگر به فرزندتان به دلیل این که واقعا بیمار است ، اجازه مدرسه رفتن را ندادید، او را مطمئن سازید که روز خوبی در خانه نخواهد داشت. او را در رختخوابش بخوابانید و در ساعات بعدی روز هم ، حتی اگر گفت حالش بهتر است ، اجازه بازی ندهید.
دلایل اضطراب کودکان هنگام رفتن به مدرسه
دلایل متعددی وجود دارد که چرا کودکان 6-5 ساله از رفتن به مدرسه می گریزند، مهمترین و معمول ترین نارضایتی آنها عبارتند از: «من می خواهم فقط در خانه بمانم!» بعضی کودکان در این سن به زمان بیشتری برای سازگارکردن خود با قوانین و محیطهای جدید نیاز دارند. بازگشایی مدارس پس از تعطیلات تابستانی ، به دنیا آمدن خواهر یا برادر، بیماری و یا مرگ یکی از اقوام می تواند باعث اضطراب و دلشوره کودک شود، حتی بچه ای که قبلا این طور نبوده ، ممکن است دچار این اضطراب ها شود.
راه حل:
با فرزندتان درباره آنچه که در روزهای مدرسه انجام می داده صحبت کرده و روی نکات مثبت و جالب توجه تاکید بیشتری کنید. ساعات روز او را طوری برنامه ریزی کنید تا احساس رضایت بیشتری کند. استفاده از وسایل کوچک و جالبی که به طور چشمگیری باعث کاهش اضطراب و تقویت اعتماد به نفسش می شود بسیار موثر است. از قبیل گذاشتن یادداشت هایی در ظرف غذایش ، حیوان کوچک عروسکی یا یک سری عکسهای خودش.
از مدرسه می ترسم!
بعضی کودکان 6 ساله به طور عجیبی از مدرسه می ترسند و به مادرشان می گویند: «من به مدرسه نمی روم و در خانه می مانم» ترس این کودکان ممکن است دلایل متعددی داشته باشد از جمله ترس از سوار شدن سرویس ، دعوا کردن با دوستش ، توبیخ شدن توسط معلم ، قادر نبودن به بستن بندهای کتانی (کفش) یا مسخره کردن او به خاطر عینکش.
راه حل:
با معلم او صحبت کنید و شیوه جدیدی را برای حل مشکل کودکتان پیدا کنید. به عنوان مثال اگر او را مسخره می کنند، به معلمش بگویید تا با بچه های دیگر صحبت کند. اگر از سرویس مدرسه می ترسد با راننده سرویس تماس بگیرید و از او بخواهید که فرزندتان را با اسم صدا کرده و به او خوشامد گوید و اجازه دهد که ردیف جلو بنشیند.
من مثل کودکان دیگر باهوش نیستم
هنگامی که کودکان برای سلامت جسمانی و عقلانی به مراکز سنجش سلامت مراجعه می کنند، اضطراب آنها به طور فزاینده ای زیاد می شود. در این مراکز کودکان 5-6 ساله ای هستند که احساس بدی درباره موفقیتشان در مقایسه با دیگر همکلاسی هایشان دارند.
راه حل:
اگر فکر می کنید که فرزندتان به کمک بیشتری نیاز دارد، به معلمش بگویید به او توجه و کمک بیشتری کند یا یک معلم خصوصی برایش بگیرید. به جای این که سعی کنید خودتان معلم کودکتان شوید همانند یک راهنمای خوب عمل کرده و به آن کاری که فرزندتان خوب انجام می دهد، تکیه کنید. او را مطمئن سازید که در صورت اشتباه انجام دادن کاری هیچ مساله ای پیش نمی آید و تنها انتظاری که از او دارید این است که سعی کند بهترین باشد.
علت نرفتن به مدرسه را دریابید
کشف کنید چه عاملی در مدرسه آنقدر کودکتان را آزار می دهد که از رفتن به آنجا خودداری می کند. با کودک صحبت و او را تشویق کنید تا تمام خبرها و اتفاقاتی را که باعث می شوند او به مدرسه نرود برای شما بگوید، این روش را هم بیازمایید. از کودک بخواهید فهرستی از آنچه در مدرسه مورد علاقه اش است و آنچه را که دوست ندارد با ذکر دلیل برای شما بگوید. ببینید آیا نشانه هایی از این که کودک از مدرسه رفتن نمی ترسد ولی از ترک خانه واهمه دارد می بینید یا خیر؟ ممکن است شما نتوانید به حل و رفع مشکل بپردازید، ولی می توانید به کودک کمک کنید با احساساتش کنار بیاید. با نشان دادن علاقه تان و درک مسائلش به او اطمینان خاطر بدهید. با دوستان و برادر و خواهرهای کودک صحبت کنید. شما اغلب می توانید با پرسش ، از احساساتش آگاه شوید. گاهی برادر یا خواهر بزرگتر می تواند اطلاعات مفیدی به شما بدهد یا شما را در حل و رفع مساله یاری کند. با معلم کودکتان صحبت کنید. مشکل را با او در میان بگذارید. سرآغاز این رفتار چه آموزشی و چه احساسی باشد، معلم باید از قضیه اطلاع داشته باشد و حتی ممکن است بتواند در حل و رفع آن مشکل کمک بزرگی برای شما باشد.
کودک را به مدرسه و محیط آن علاقه مند کنید
این راهها را برای تشویق کودک به منظور به مدرسه رفتن بیازمایید. با نظری مساعد درباره مدرسه صحبت کنید. روزهایی را که قرار است اتفاق خاصی در مدرسه بیفتد یا برنامه خاصی در مدرسه وجود دارد در تقویم علامت بگذارید، مثلا به کودک بگویید: «این هفته قرار است تمام بچه های کلاستان را برای بازدید از یک ایستگاه آتش نشانی ببرند. فکر می کنی چه چیزهای تازه ای ببینی؟ یادت باشد همه چیز را برای من تعریف کنی».
با دقت کافی وارد عمل شوید
اگر دلیل خاصی برای دوست نداشتن یا احساس ناراحتی فرزندتان نسبت به مدرسه وجود ندارد لازم است که شما کمی هوشیارتر و تیزبین تر باشید. درباره هر کدام از روزهای مدرسه اش با او صحبت کنید و عکس العملش را ببینید. اگر در کشف (یافتن) آنچه که باعث نارضایتی اش می شود به شما کمک کرد، شما نیز در حل این مشکل به او یاری دهید تا به اختیار خود بتواند به خودش کمک کند. همچنین با معلمش درباره روشهایی که ممکن است نظر او را نسبت به مدرسه عوض کند، صحبت کنید. در حقیقت با کار گروهی می توان ، نگرانی کودکان را درباره مدرسه کم کرد از جمله تشویق های معلم ، داوطلب شدن دانش آموزان ، زنگ تفریح برای استراحت و حتی اختصاص دادن ساعتی در هر هفته برای صحبت کردن مدیر مدرسه با شاگردان. بنابراین با استفاده از این روشها کودکان 5 6ساله دیگر احساس نگرانی و اضطراب برای مدرسه رفتن ندارند و روز به روز احساس راحتی و رضایت بیشتری خواهند کرد.
|
من نشانی از تو ندارم اما نشانی ام را برای تو می نویسم:
درعصرهای انتظار،
به حوالی بی کسی قدم بگذار !
خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو !
کلبه ی غریبی ام را پیدا کن ،
... ... کناربیدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهای رنگی ام !
درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو !
حریر غمش را کنار بزن ! مرا می یابی... :(
تبادل لینک هوشمند ابتدا ما را با عنوان زندگی همراه عشق و آدرس 2nyabaeshg.mahtarin.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر بنویسید.
|